|
|
|
لینک دانلود
(برای دانلود از فیلتر شکن استفاده کنید)
کسب بیتکوین با CryptoTab
نام مرورگری برای سیستم عامل ویندوز است که با آن میتوانید علاوه بر گشت و گذار در اینترنت، برای دریافت بیت کوین هم اقدام کنید. این مرورگر شباهت زیادی به گوگل کروم دارد و از اکثر قابلیتهای آن مانند اتصال حساب کاربری گوگل برخوردار شده است.
اگر میخواهید توسط CryptoTab به استخراج و دریافت بیت کوین بپردازید، لازم است مراحل زیر را دنبال کنید:
- فایل exe دانلود شده را اجرا کنید تا مرورگر نصب شود.
- با کلیک روی آیکون Crypto Tab وارد بخش دریافت بیت کوین شوید.
در صفحه باز شده به دو طریق برای دریافت بیت کوین دسترسی خواهید داشت. اولین روش، استخراج بوده که با توجه به قدرت پردازنده دستگاه توسط مرورگر انجام پذیر است. برای استخراج بیت کوین با CryptoTab تنها کافی است محل قرارگیری نشانگر آبی مقابل Mining را با توجه به قدرت پردازنده خود تغییر دهید.
روش دیگر دریافت بیت کوین توسط CryptoTab، دعوت دوستان به این مرورگر است. شما میتوانید با استفاده از لینک اختصاصی خود، دوستانتان را به این مرورگر دعوت و از این طریق بیت کوین دریافت کنید. با دعوت از دوستانتان به استفاده از مرورگر، به امتیازتان برای دریافت بیت کوین کمک خواهد کرد. همچنین مقدار بیت کوین دریافتی افرادی که با دعوت شما به این مرورگر آمدهاند هم در امتیاز شما تاثیر مثبت میگذارد.
لینک دانلود
(برای دانلود از فیلتر شکن استفاده کنید)
.
:: برچسبها:
bitcoin crypto mining cryptocurrency CryptoTab ارز دیجیتال ,
بیت کوین ,
بیتکوین ,
بیتکوین ,
رمزارز رمزارزها ماینینگ ,
ماینینگ بیتکوین ,
ماینینگ رمزارز کریپتو تب ,
کریپتو تب چیست ,
,
|
امتیاز مطلب : 340
|
تعداد امتیازدهندگان : 68
|
مجموع امتیاز : 68
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 20 اسفند 1397
|
|
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 23 مهر 1398
|
|
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 7 شهريور 1398
|
|
هر کدوم از بازدید کنندگان هر سوالی که در حوزه مهدویت و دینی دارند میتوانند در قسمت نظرات مرقوم بفرمایند تا بنده در حد توان پاسخ سوالشون رو در پست های مختلف خدمتشون ارائه کنم. با تشکر
بارکد وبلاگ جهت سهولت دربازدید ازوبلاگ برای گوشی های اندرویدی.
|
امتیاز مطلب : 237
|
تعداد امتیازدهندگان : 49
|
مجموع امتیاز : 49
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 21 تير 1398
|
|
آیا جامعه ای که شیعه در عصر ظهور در انتظار آن است، همان جامعه آرمانی تمام انسانهاست؟جامعه مهدوی چگونه جامعه ای است و چه مشخصاتی دارد که بتواند جامعه آرمانی مشترک بین انسانها باشد، آیا جهانی سازی در سایه این آرمان قابل تصور است؟ و اصولاًمحوریت جامعه جهانی بر اساس نیازهای فرامادی انسان شکل خواهد گرفت؟ یا محوریت جهانی سازی تنها رویکرد اقتصادی خواهد داشت.
انسانها هميشه در آرزوي رسيدن به جامعه اي هستند كه در آن، آسايش، رفاه، امنيت و خواسته هاي معقول وجود داشته و به آساني به آن برسند، عدالت و برابري نيز خواسته آرماني ديگر انسان است.در نگرش قرآن، آفرينش و كيهان براي انسان و تأمين نيازهاي مادي و معنوي اوست، از اين روي عظمت انسان وقتي روشن مي شود كه عظمت اين هستي باز شناخته شود. وقتي اين رويكرد و نگرش در قرآن نسبت به انسان وجود دارد، بايد هدفي مهم وغايتي بزرگ براي او در پيش روي باشد. بعثت انبياي الهي را نيز مي توان از عظمت انسان و اهميت وجودي او شمرد كه خداوند او را بزرگ داشته و تكريم نموده (اسراء/70) و رسولاني از جانب خود براي آشنايي با زندگي درست و راه راست در خدمت انسان قرار داده است. اين انگيزه نيز از غايتي بزرگ براي انسان خبر مي دهد. از اين روي، انسان با تأمل در اين امور، به تأمل در غايتي بزرگ مي رسد كه آينده او را تعيين مي كند. انسانها خواسته هاي مادي و معنوي بزرگي در فراروي خود دارند و اين نيازهاي انسان مراتبي دارد. انسان با تأمين نيازهاي اوليه براي رسيدن به نيازهاي عالي در حركت است. هرگاه نيازهاي انسان فراتر رود، به غايت مورد نظر نزديك خواهد شد. دانشمندان بزرگ براي رسيدن انسان به بستر حركت به سوي تعالي و جامعه اي ايده آل برنامه و طرحهاي علمي آرماني ترتيب داده اند تا انسان ضمن رسيدن به نيازهاي «ادني» به نيازهاي «اعلي» توجه و متمركز شود. افلاطون نقشه «اتوپيا» براي انسانيت طرح مي كند. ابونصر فارابي از «مدينه فاضله» سخن مي گويد، توماس از «شهر آفتاب» مي گويد، «مور» به «بهشت زميني» نويد مي دهد، ماركس جامعه بي طبقه را براي آينده تاريخ پيش بيني مي كند. رويكرد نخبگان بشري به سوي جامعه آرماني و رسيدن به آن بوده و براي رسيدن به آن طرحهاي فراواني ارائه داده اند. بنابراين انسان در هستي مقام و منزلتي دارد و رسيدن به غايت عالي براي او مهم بوده است، اين خود نكته اي مهم است كه انسانها در كنار نيازهاي مادي، به يك ضرورت توجه خاص دارند و آن غايتمندي تاريخ است. هر كس بر اساس جهان بيني خود غايتي براي تاريخ پيش بيني نموده است. پيامبران الهي از آن غايت سخن گفته و براي تحقق آن كوشيده و در اين راه ايثار و جهاد نموده اند. پيشوايان راستين ما از آن سخن گفته و اهتمام داده اند تا نيازهاي واقعي روشن شود و از آينده پيش روي او و شرايط آن خبر داده اند، اما همواره موانعي براي نيل انسان به اين مرحله از معرفت وجود داشته، لذا انسان در طول تاريخ همواره در آرزوي نيل به مراتب نيازهاي مختلف بوده است. در اين راستا سؤالهاي فراواني مطرح مي شود كه؛ آيا همه انسانها يكدست و يك جهت به اين مرحله از معرفت رسيده اند، كه آرمان واحد داشته باشند، آيا آرمانگرايي خواسته همه طبقات اجتماعي است؟ آيا جوامع انساني به سوي تشكيل جامعه اي بزرگ در حركتند كه آرمانهاي مشترك و بزرگ داشته باشد؟ آيا انسان از نظر معرفتي به مرحله فراتر از نيازهاي مادي رسيده است؟ جهت حركت و رويكرد جامعه جهاني به كدام سوي رهبري مي شود؟ توصيف جامعه اي كه فراروي بشر است، چگونه است؟ آيا جامعه اي كه شيعه در عصر ظهور در انتظار آن است، همان جامعه آرماني تمام انسانهاست؟ خلاصه اينكه جامعه مهدوي چگونه جامعه اي است و چه مشخصاتي دارد كه بتواند جامعه آرماني مشترك بين انسانها باشد، آيا جهاني سازي در سايه اين آرمان قابل تصور است؟ و اصولاً محوريت جامعه جهاني بر اساس نيازهاي فرامادي انسان شكل خواهد گرفت؟ يا محوريت جهاني سازي تنها رويكرد اقتصادي خواهد داشت. رسيدن به جامعه عاري از هر گونه ظلم و تعدي و لبريز از عدالت، آرمان بزرگ انسان و وعده بزرگ الهي است، كه هنوز به صورت كلان و فراگير محقق نشده تا بشريت تحت لواي اين انديشه زندگي كند، و در فرصت ايجاد شده و امنيت حاصل از آن، به نيازهاي فرا مادي خود انديشه نمايد، و آنچه در كتابهاي آسماني وعده داده شده عينيت يابد؛ انسان قرنهاست در حسرت ايجاد امنيت در جهان است، سلاحهاي آتشين و بمبهاي اتم علاوه بر خاك و خون كشيدن انسانها، موجودات ديگر را نيز به آتش خشم و هوي و هوس مي سوزاند و نظام هستي را به هم مي زند، در روزگاري كه جنايتهاي استعمارگران و امپرياليسم و صهيونيسم، انسانيت را به ستوه آورده و از زندگي نا اميد كرده و يأس را بر زندگي انسانها حاكم نموده است، انسان عصر حاضر چشم انتظار نجات بخش آسماني است، چنانكه پيش از برانگيخته شدن انبياي الهي، در چنين انتظاري به سر مي برد. انسان امروز از لحاظ تكامل اقتصادي و فناوري به حدي پيشرفت كرده كه فاصله آن با تكامل معرفتي و معنوي حيرت آور است، جهان غرب رو به سوي بحران بزرگ معنوي نهاده و اين بحران را بر جهان حاكم كرده است. انسان متوجه اين بحران بزرگ روحي شده و براي رهايي از اين بحران معرفتي به دنبال راه نجات است. انواع تجارب حكومتي در جهان ناكارآمدي خود را نشان داده، طبقات حاكم با انديشه هاي مختلف و برنامه هاي متنوع فاقد توان لازم براي اغناي روح بزرگ و عدالت گراي انسان شده اند. بشريت، ماركسيسم و فئوداليته، امپرياليسم و ساير نظامهاي حكومتي را با تجربه تلخي پشت سر گذاشته و به دنبال چيزي فراتر از اين ساختارهاست. دين اسلام ايدئولوژي و جهان بيني استواري براي رهايي انسان از سرابهاي مهلك ارائه داده و از منجي بزرگي سخن گفته كه فراتر از انديشه هاي زميني و پوسيده است. شيعه جامعه اي آرماني را براي رهايي از زنگارها و زنجيرهاي اسارت قابل تحقق و تجلي مي داند كه با حركت تدريجي نداي فطرتهاي پاك سازگار است و به تشكيل جامعه مهدوي منجر خواهد شد. انقلاب مهدوي انقلاب به معني دگرگون شدن است. اساسي ترين دگرگوني و علل اصلي انقلابها را عنصر فرهنگ تشكيل مي دهد. در جامعه مهدوي، اصلاح فرهنگ زيربناي تمام اصلاحات خواهد بود با دگرگوني و تكامل فرهنگي، حركت به سوي جامعه مهدوي و عدالت علوي، تمام ابعاد زندگي فردي و اجتماعي را تحت الشعاع قرار مي دهد. با ظهور امام زمان(عج) انقلابي فراگير در جهان محقق خواهد شد. انقلاب به معناي كامل واژه روي خواهد داد؛ انقلابي فرهنگي و سياسي و اجتماعي و اقتصادي كه تمام ابعاد جامعه را دگرگون سازد. در انقلاب حضرت، جمعيت جهان از يك فرهنگ و دين واحد پيروي خواهند نمود؛ حكومتي بر اساس دين با تعميق فرهنگ ديني و توسعه همه جانبه آن در جهان و يكدست شدن فرهنگ و حركت جامعه به سوي تعالي، از نتايج انقلاب مهدوي خواهد بود. رشد معنويت و اخلاق در آن موجب رشد و تعالي خواسته هاي انسان خواهد بود. از ويژگيهاي مهم انقلاب مهدوي و جامعه علوي، رويكرد مردم جهان بخصوص مسيحيان و يهوديان به اسلام است. (ينابيع المودة / ص422) زدودن ناخالصي ها و خرافات از چهره اسلام و ارائه كامل اسلام ناب از عوامل گرايش مردم به دين اسلام خواهد بود. حضرت مهدي(عج) در انقلاب خود چنان به دين عمل مي كند و مردم را به آن فرا مي خواند كه گويا دين تازه اي آورده است. (عصر زندگي/ حكيمي/ ص253) امام كاظم (ع) در تفسير آيه «اعلمو ان ا... يحي الارض بعد موتها» مي فرمايد: خداوند زمين را با مرداني زنده مي كند كه ياوران مهدي در اجراي عدالت هستند. (مكيال المكارم/ ج1/ ص81) انقلاب فراگير مهدي(عج) انقلابي است كه مردم جهان در انتظار آن هستند و از آن استقبال مي كنند، مگر اندكي كه مخالف آن هستند و آنها نيز در سيل انقلاب آن حضرت محو مي شوند. (الارشاد/ مفيد/ ج2/ ص381) اقتصاد جهان در اين انقلاب دگرگون مي شود، فقر از جهان برچيده مي شود، خواسته هاي انسان بيشتر فرامادي شده و نيازهاي او تغيير ماهيت مي دهد. انسان از ثروت اندوزي دل مي كند، از اين رو همه مردم به سطحي از زندگي كه معاش خود را تحصيل كنند، خواهند رسيد. يكي از علل فقر، انحصار ثروت در دست عده خاصي است؛ چنانكه امروزه 75 درصد ثروت جهان در دست اقليت است. اين نظام اقتصادي در عصر مهدوي فرو مي پاشد و نظام عدالت محور جايگزين مي شود و مردم با امنيت خاطر به نياز خود مي رسند و به آن قانع مي شوند. ثروت اندوزي انسان و علاقه به انباشت نقدينگي و تصاحب املاك، آز و حرص به دارايي و علايقي از اين قبيل، از مشكل معرفتي انسان ناشي مي شود كه اگر اين مشكل حل شود، بسياري از بحرانهاي اقتصادي و فقر طبقاتي از جامعه ريشه كن خواهد شد. نبود برنامه تربيتي و معرفتي، انسان را از مسير انسانيت به مسير مادي سوق داده است. وقتي براي تربيت انسان و بيدار كردن وجدان و فطرت الهي برنامه اي ارائه شد، اين مشكل رفع خواهد شد. علاوه بر اين، بر اساس روايات معتبر، زمين گنجهاي پنهاني خود اعم از معادن و محصولات كشاورزي را در جامعه مهدوي و زير سايه حكومت آن حضرت بيرون خواهد ريخت. اين روايات با آيات قرآن سازگاري دارد. «اگر اهل آباديها به خداوند ايمان بياورند، درهاي رحمت و نعمتهاي الهي از آسمان و زمين به روي آنها گشوده خواهد شد. (اعراف/69) دوره حكومت مهدي(عج)، اوج ايمان انسان به خداوند شروع مي شود «مردم در سايه حكومت مهدوي(عج) بي نياز مي شوند، با روزيهاي خداوند و بركات او...» (منتخب الاثر/ ص482) در جامعه مهدوي زمين آباد مي شود و هيچ خرابه اي در آن يافت نمي شود و تمدن در اوج شكوفايي خود قرار مي گيرد. انقلاب سياسي و حكومت امام مهدي(عج) واژگون شدن تمام حكومتهاي ظالمانه را در پي خواهد داشت. اميرالمؤمنين(ع) در توصيف حكومت او چنين مي فرمايد: «آگاه باشيد فردايي در پيش رو داريد كه زمامداري بر شما حكومت خواهد كرد كه از همه حكومتهاي رايج دنيا متفاوت خواهد بود، او با كارگزاران ناشايست برخورد نموده، آنها را كيفر خواهد داد. زمين و آسمان در دوره او از داشته خود مضايقه نكنند و... گنجهاي خود را به روي او نمايان و عرضه كنند. روش او عادلانه و سنت پيامبر(ص) به وسيله او زنده و با دلايل روشن و برهانهاي آشكار بر شما حكومت خواهد كرد و لذت عدالت را در سايه حكومت او خواهيد چشيد، احكام قرآن و سنت نبوي توسط او زنده و نمايان خواهد شد». (نهج البلاغه/ خطبه183) امام رضا (ع) مي فرمايد: «در حكومت او هرگونه جور و ستم برچيده و زمين از ستمگران پاكيزه و با عدالت فرمانروايي كند و در حكومت او هيچ كس تعدي به حقوق ديگري نكند». (الارشاد/ مفيد/ ص384) امنيت در جامعه مهدوي انسانها و همه موجودات ذاتاً امنيت گرا هستند، خانه و آشيانه خود را در جاي امن و محفوظ بنا مي كنند، امنيت، نياز روحي انسان و مايه ترقي و تعالي و رشد مادي و معنوي انسان است. در سايه امنيت، جوامع تشكيل شده و نسل انسان و حيوانات تزايد يافته، امنيت مساوي با حيات انساني است، تمدنها و علوم در سايه امنيت شكل گرفته و توسعه يافته است، امنيت اساسي ترين عنصر جوانه زدن تمدن و شكوفايي آن است، امنيت عنصري است كه در رشد تمام جوانب حياتي انسان نقش مهم دارد، امنيت در اقتصاد و توسعه تمام علوم و فنون و حفظ ميراث تمدنها و اشكال آن نقش بنياني دارد. امروزه مهمترين نياز از دست رفته انسانها امنيت است. امنيتي كه در قرآن مد نظر است، حقوق تمام موجودات شمرده شده و بسيار دقيق و جامع است. امنيتي كه در جامعه مهدوي مد نظر است، با معيار قرآني برقرار مي شود. عدالت گستري كه روايات در جامعه مهدوي به آن تأكيد دارند، برگرفته از امنيت فراگير و وسيع است. در جامعه مهدوي، برچيده شدن يكسره ظلم يك وصف حقيقي است كه در سايه امنيت حاصل از بركت وجودي آن حضرت محقق خواهد شد. طبق روايات، رعب و وحشت در سايه عدل و قسط آن دادگستر بزرگ محو و نابود خواهد شد. (منتخب الاثر/ ص478) روابط اجتماعي در جامعه مهدوي وجود مراكز كيفري و دادخواهي، ريشه در وجود اختلافهاي اقتصادي و اجتماعي دارد كه كينه ها را به گونه اي در جامعه گسترانده است كه روان انسانها را آزرده نموده و مانع رشد و تعالي انسان شده است. از ويژگيهاي جامعه مهدوي، پاك شدن كينه ها از دل مردمان و گسترش صلح جهاني در بين بشريت است، مدينه فاضله اي كه قرنها انسان منتظر آن بوده، در اين عصر تحقق پذير است. پس از قيام مهدي(عج) و برقراري حكومت، رفاقت و دوستي و صميميت در جامعه فراگير مي شود تا حدي كه در برآوردن نيازهاي همديگر از اموال خود چشمپوشي كند. اين آرمان همه ائمه(ع) بوده است. پيامبر اكرم(ص) پس از ورود به مدينه اولين اقدامي كه در راه بسط و استقرار حكومتش انجام داد، ايجاد پيمان اخوت ميان مردم مدينه بود و پيمان مسالمت آميز با ديگر پيروان اديان. امام مهدي(عج) نيز با تأسي از سيره جدش اين رابطه را در تمام جهان برقرار خواهد كرد. صداقت و ايجاد اطمينان بين مردم در پيوند و همبستگي اجتماعي نقش مهمي دارد. وقتي دلها شفاف و نزديك شد و قلوب متحد گرديد، جامعه سرشار از ايمان خواهد بود و در سايه ايمان و اعتماد متقابل است كه انسان از نظر معنوي به رشد و ترقي مي رسد.آرامش رواني و آسودگي خاطر، در سايه پيوند و برادري قابل دسترسي است. كينه، حسد، بدبيني و... رذيلتهايي هستند كه اطمينان خاطر را از بين برده و دشمني و عقده را جايگزين مي كند. امام مهدي(عج) اين زمينه را با تدبير و مديريت الهي ايجاد خواهد كرد. حضور امام در جامعه ما موجب آرامش دلها و نزديكي قلوب است، چنانكه قرآن حضور پيامبر(ص) را مايه پيوند قلبهاي مؤمنان مي داند و از مؤمنان به «برادران همديگر» تعبير مي كند، قرآن با اين تعبير از نقش ايمان در بين مؤمنان خبر مي دهد و از يك واقعيت عيني پرده برمي دارد كه انسان در سايه ايمان و الفت قلبي تا حدي به رشد مي رسد كه هيچ چيزي براي او جز خدا ارزش نيست.خدا در قرآن، پيامبر (ص) را الگوي كامل براي تمام انسانها معرفي مي كند. پيامبر(ص) هيچ نيازمندي را رد نكرد و هرچه در توان داشت، امداد مي كرد. خاندان آن حضرت نيز اين گونه بوده و با اين آرمان در فكر اصلاح انسان مي كوشيدند تا همه انسانها به اين مرتبه از معرفت نايل شوند. رسيدن به اين پايه از معرفت در جامعه مهدوي يك آرمان عينيت يافته است. انسان در جامعه مهدوي با تأسي از فرمانرواي عادل خود كه زندگي بسيار ساده و عاري از هر گونه تظاهر دارد، با نيازهاي مادي كاذب فاصله مي گيرد و به آنچه نياز واقعي است مي رسد و در مرحله اي از شهود كه نهايت معرفت است، قرار مي گيرد و وعده هاي قرآن و پيامبران جامه عمل مي پوشد. امام مهدي(عج) در اطاعت خداوند و خضوع در برابر عظمت الهي مثل جدش اميرمؤمنان به مرحله اي مي رسد كه تمام كائنات مطيع او مي شوند، و انسان نيز يكي از اجزاي اين كائنات است. تصرف در هستي و ولايت تكويني در جامعه مهدوي، چنين نمايان مي شود. با اين عظمت كه در سايه آن عدالت در هستي لبريز مي شود و لبريز شدن عدالت به آن معناست كه تمام ذرات هستي به تعادل و نقطه اعتدال مي رسند، و گرگ و ميش در كنار هم زندگي مي كنند و دشمنيها از جهان ريشه كن مي شود و آفرينش معناي خود را نشان مي دهد و تمام لذتهاي مادي در برابر اين تصوير موزون و زيبا از هستي با محوريت قطب عالم امكان بسيار ناچيز است، و زيباتر از آن تصوير كرنش و عبادت و اطاعت بي سابقه انسان به ساحت قدس الهي به قيادت آن يوسف زهرا (س) و نور چشم مصطفي (ص) است
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی ,
انتظار و منتظر در فرهنگ اسلامی ,
انتظار و منتظر ,
انتظار ,
منتظر ,
فرهنگ اسلامی ,
فرهنگ ,
اسلامی ,
نگاهی به ویژگیهای جامعه مهدوی ,
جامعه ,
جامعه مهدوی ,
ویژگی جامعه ,
ویژگی ,
,
|
امتیاز مطلب : 178
|
تعداد امتیازدهندگان : 40
|
مجموع امتیاز : 40
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 11 تير 1397
|
|
نشانه های بسیار نزدیك بودن ظهور
حضرت حجة ابن الحسن العسگری
نوشته زیر مجموعه ای از نشانه های بسیار نزدیك بودن ظهور حضرت حجه ابن الحسن العسگری را مورد بررسی قرار داده است انشاالله كه دیدگان همه منتظران به نواده پاك رسول (ص) روشن گردد این مطالب برگزیده ای از سایتهای مختلف و منابع مهدویت است
ـ بشارت آیه الله العظمی بهجت : اشاره مستقیم و بشارت صریح آیه الله العظمی بهجت در جمعی در مورد نزدیكی ظهور امام زمان ( عج ) كه فرمودند : “ تا كنون به جوانان بشارت می دادید كه منتظر باشید ظهور مولایتان را خواهید دید اینك ( ظهور آنقدر نزدیك شده است كه ) به سالخوردگان و پیران هم بشارت دهید كه ظهور را خواهید دید . ” بسیاری از منتظران و شیفتگان ولی عصر ( عج ) را سرشار از شور و شوق ظهور نموده است و برای آنها دلیلی محكم و برهانی قاطع در یقین به نزدیكی ظهور ایجاد كرده است . ـ سید خراسانی در آستانه قیام : “ یخرج شاب من بنی هاشم علی یده الایمن خال و یاتی من خراسان برایات سود بین یده شعیب بن صالح یقاتل اصحاب سفیانی فیهمزهم ” جوانمردی ( در زبان عربی شاب به دارندگان روح جوانمردی و فتوت نیز اطلاق می گردد.) از بنی هاشم(سید) از خراسان با پرچمهای سیاه قیام می كند كه بر دست راستش نشانه ای است پیشاپیش او فردی بنام شعیب بن صالح قرار دارد كه با یاران سفیانی می جنگد و آنها را شكست می دهد . ملاحم و الفتن ص 52 باب 97 قیام سید خراسانی چند ماه قبل از ظهور و در ماه رجب و همزمان با قیام سفیانی در سوریه از ایران اسلامی آغاز می گردد و به سمت عراق و بیت المقدس ادامه می یابد . ـ امیر عبدالله در عربستان : یكی دیگر از نشانه های ظهور قتل فرمانروای عربستان بنام عبدالله می باشد كه در ماه ذی الحجه روی خواهد داد . امام صادق در این زمینه می فرماید : هركس برای من مرگ عبدالله را تضمین كند من ظهور قائم را برای او تضمین می كنم … همچنین از آن حضرت روایت شده است كه : زمانیكه مردم در سرزمین عربستان در حال وقوف می باشند سواری با شتر سبك سیر به آنجا وارد می شود و مرگ خلیفه را خبر می دهد و با مرگ او فرج آل محمد و گشایش كار تمام مردم فرا می رسد . بحار 52 ص 210 و 240 و در شرایط كنونی بر آگاهان از شرایط سیاسی- اجتماعی پوشیده نیست كه هر چند فرمانروای ظاهری عربستان ملك فهد است اما كسالت و بیماری و عدم توانایی او ولیعهدش یعنی امیر عبدالله را در عمل همه كاره عربستان قرار داده است و اكنون چندین سال است كه از ملك فهد در عرصه سیاسی خبر چندانی نیست اما امیر عبدالله بعنوان فردی مطرح در جهان عرب و اسلام است. ـ سفیانی در آستانه كودتا : امام محمد باقر (ع) : سفیانی و حضرت قائم در یك سال قیام می كنند . ( بحارالانوار ج 52 ص 240) یكی از علامات حتمیه ظهور قیام فردی به نام سفیانی كه همزمان با سید خراسانی در ماه رجب در سوریه كودتا نموده و چند كشور همسایه را فتح و سپس به سمت عراق پیشروی می نماید و لشگری برای دستگیری امام زمان (عج) به سوی مكه روانه می سازد كه این لشگر در بین مكه و مدینه به زمین فرو می روند و نابود می شوند و … تعدادی از بزرگان در سوریه سفیانی را دیده و ( با همان ) اوصافی كه در روایات ذكر شده است او را شناخته اند كه با برخی مانند عالم فاضل و متعبد استاد بهلول مصاحبه شده و شرح دیدار به صورت مكتوب و نوار ویدئویی مستند و مكتوب موجود است ( كتاب آیا ظهور نزدیك است؟ و نوار ویدئویی در واحد فرهنگی گل یاس) و برخی دیدارها مانند دیدار امام موسی صدر و شهید چمران نقلی و غیر مستند می باشد . در دیدار استاد بهلول كه حدودا 10 سال پیش انجام گرفته است سفیانی با همان ظاهر كریه كه در روایات ذكر شده و جزء فرماندهان ارتش سوریه و فردی جاه طلب و میانسال ذكر گردیده است … با شدت گرفتن فتنه ها و درگیری ها در منطقه خاور میانه و عراق و لبنان و فلسطین و تحت فشار بودن یهودیان غاصب هر لحظه برای كودتای سفیانی كه به نفع صهیونیستها و علیه كشورهای مسلمان صورت می گیرد شرایط فراهم تر می گردد. * ـ آغاز مرحله ای كه در آن عراق كانون تحولات است: سرزمین عراق در عصر ظهور بر طبق روایات معتبر كانون تحولات بسیار مهمی است و منشا معبر و محل برخورد اكثر قیامهای دوران ظهور است . شیصبانی حاكم ستمگر عراق ( صدام ) در نزدیكی ظهور از این مكان جنگ را آغاز می كند . سفیانی بعد از كودتا در سوریه سرزمین عراق را فتح می كند . سید خراسانی بعد از قیام به سوی عراق حركت می كند و امام زمان (عج ) نیز بعد از قیام در مكه به سمت عراق پیش می رود و سرانجام پس از پیروزی نهایی مركز حكومت خود را در كوفه قرار می دهد . در شرایط فعلی نیز لحظه به لحظه عراق به سمت تحولات عظیم و مهم پیش می رود و آنگونه كه از روایات ذكر شده است در حال تبدیل شدن به مركز تحولات جهانی در عصر ظهور می باشد . امام علی در مورد تحولات و فتح عراق در زمان ظهور می فرماید : … قلعه ها را بگشایند عراق را فتح كنند هر اختلافی را با خونریزی پاسخ گویند در چنین زمانی ظهور صاحب الزمان (عج) را انتظار كشید … حوادث جانكاه و كمرشكنی روی دهد شكافنده ها ( موشك ها ) بشكافند تیزپروازان( هواپیماها) به پرواز درآیند … عراق را فتح كنند هر اختلافی را با خونریزی پاسخ گویند ( بشاره الاسلام ص74) حضرت در اشاره به خروج سفیانی در نهج البلاغه می فرمایند: 1. گویا او را می بینم كه در شام فریاد برداشته و با پرچم هایش در حول و حوش كوفه می گردد و به اهل كوفه همچون شتر سركش رو می آورد زمین را از سرهای بریده فرش می كند دهانش گشوده قدمش در زمین سنگین جولانش گسترده و هیبتش عظیم است. به خدا قسم شما را در این طرف و آن طرف زمین پراكنده می كند تا از شما جز به مانند باقی مانده سرمه در چشم باقی نماند این برنامه ادامه دارد تا عرب بر سر عقل آید (نهج البلاغه خطبه 138) در نامه امام زمان به شیخ مفید (ره ):...گروههایی منحرف از اسلام بر عراق تسلط یابند و با كردارهای زشت خود موجب كمبود ارزاق (محاصره اقتصادی) در عراق می شوند.سپس با هلاكت طاغوتی از طواغیت(صدام)این فاجعه بر طرف می شود... (بحارالانوار ج 53 ص 175) اوضاع فعلی عراق نشان می دهد كه ما چقدر به ظهور نزدیك شده ایم . * ـ فراگیر شدن فساد و فحشا و ظلم : یكی دیگر از نشانه هایی كه برای ظهور در روایات ذكر گردیده است فراگیر شدن انواع فساد و فحشا در جوامع انسانی می باشد كه در روایات بعنوان علائم غیر حتمیه وارد شده است . رواج انواع فساد جنسی(زنا، همجنسگرایی،برهنگی و …) فساد اقتصادی (ربا،رشوه،گرانفروشی و...) فساد حكومتی(وضعیت فعلی حكومت در تمام جهان) فساد اجتماعی ( فروپاشی بنیان خانواده ها ، اعتیاد و ناهنجاری های اجتماعی و …) در اوضاع كنونی دقیقا منطبق بر فرمایشات روایات و احادیث عصر ظهور می باشد . پوشش 350 كانال فاسد ماهواره كه اكثر آنها زشت ترین و فجیع ترین صحنه ها را به راحتی نمایش می دهند و تمام اقشار بخصوص جوانان و نوجوانان را در سراسر جهان تحت تاثیر خود دارند و سایتهای مبتذل اینترنت و سی دی ها و فیلمهای مبتذل و فجیع كه در سراسر جهان فراگیر شده اند ( حتی در ایران ) و … * و سایر نشانه ها به اجمال : به بن بست رسیدن تمام نظریه ها برای سعادت انسان ، رویكرد جهان به معنویت ، شدت یافتن بلاها ، فتنه ها و مشكلات ، پیش بینی ائمه اطهار در مورد شهر مقدس قم و وقوع انقلاب اسلامی و اتصال آن به انقلاب جهانی امام زمان(عج) ، شدت یافتن دو جریان حق و باطل، شدت یافتن انتظار در ادیان مختلف و فراگیر شدن نام و یاد مهدی (فراگیر شدن دعای ندبه در سراسر كشور و در هر كوی و برزن ، اقبال و روی آوردن عموم مردم علی الخصوص جوانان به اماكن متبرك به نام امام زمان (عج) خصوصا جمكران بعنوان پایگاه اصلی منتظران و عاشقان ، بحث روز شدن مساله ظهور و امام زمان (عج) در بین مردم ،افزایش قابل توجه رویكرد به مساله مهدویت و ظهور در بین مطبوعات ، صدا و سیما ، سخنرانی ها و … و اقبال به این مساله در حوزه و دانشگاه و در بین فرهیختگان و نخبگان) و .......... التماس دعا
چشم انتظاران را بگو یوسف ز كنعان می رسد
ای دل شب هجران ما آخر به پایان می رسد
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی ,
علما و علائم آخرالزمان از نظر روایات ,
علما و ظهور ,
علما ,
علائم ظهور ,
روایات ظهور ,
علائم آخرالزمان ,
آخرالزمان ,
علما و آخرالزمان ,
روایات آخرالزمان ,
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی ,
نشانه هاى ظهور ,
ظهور ,
علائم ظهور ,
توجه به ظهور ,
توجه به نشانه های ظهور ,
توجه ,
نشانه ,
زمان ظهور ,
نشانه های بسیار نزدیك بودن ظهور حضرت حجة ابن الحسن العسگری ,
|
امتیاز مطلب : 108
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 28 آذر 1396
|
|
ارتباط فراماسونری با صهيونيسم و شيطانپرستی
فراماسون یا فراماسونری واژه فرانسوی است، که کلمه ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. وجه تسمیه گزینش این نام را میتوان در سدههای میانی اروپا جستجو کرد. در آن دوران بنّاهای روز مزد و دوره گرد اتحادیهای داشتند که امور صنفی را در آن مطرح میکردند و تصمیمهایی برای پیشرفت کار خود میگرفتند...
پایگاه جامع فرق، ادیان مذاهب_ در ابتدا ضروری مینماید پیرامون فراماسونری، صهیونیزم و شیطانگرایی مطالبی را ارائه کنیم، تا ارتباط این جریانات را بهتر بتوان تبیین نمود. در ضمن به خاطر داشتن ماهیت مبهم برخی از این جریانات ـ خصوصاً فراماسونری ـ، و نوظهور بودن شیطانگرایی جدید، یافتن رابطههای همسوگرایانه کار بیشتر میطلبد و اطلاعات سری و نیمه سری تا رابطهها را دقیقتر بر شمرد. در ضمن به جهت گستردگی به قسمتی از زوایای این جریانات اشاره خواهد شد.
فراماسون یا فراماسونری واژه فرانسوی است، که کلمه ماسون (mason) یعنی بنّا، فراماسون (Freemason) یعنی بنّای آزاد. وجه تسمیه گزینش این نام را میتوان در سدههای میانی اروپا جستجو کرد. در آن دوران بنّاهای روز مزد و دوره گرد اتحادیهای داشتند که امور صنفی را در آن مطرح میکردند و تصمیمهایی برای پیشرفت کار خود میگرفتند و برای پرهیز از گرفتاریها، انجمنها و بحثهای آنان پنهانی بود. از این رو کار فراماسونی پنهانی است و اعضای انجمنهای فراماسونری نباید آیین و رسوم آن را بازگو کنند، ولی مانعی ندارد که عضویت خود را در انجمن آشکار کنند. فراماسونری گستردهترین و جهانگیرترین انجمن پنهانی است و با پیشرفت امپراتوری بریتانیا در جهان گسترش یافت. به همین جهت در جزایر بریتانیا و کشورهای وابسته به امپراتوری یا زیر نفوذ آن از همه جا گسترده تر است[1]. فراماسونری که به یک جریان مخفی ضد دینی تبدیل شده است دیدگاههای خاصی دارد که به آنها اشاره میشود: الف) آئینهای دینی، زائیده نیازهای اجتماعی است. انسان اولیه به علت عدم درک چگونگی و ماهیت عوامل طبیعی مانند، رعد و برق، زلزله و طوفان، از واکنشهای خشن طبیعت ترسیده و به تصور اینکه، آنان خدایانند، آنها را پرستش کرده است[2]. ب) ماسونی دین نیست، بلکه یک فلسفه است. بر حسب ماهیت حقیقی، بایستی برتر از مؤسسات دینی واقع شده باشد.[3] میتوان گفت ماسونها به ظاهر، مبارزه با خرافات و عقاید کهنه را هدف خود قلمداد مینمایند، ولی در اصل هدف باطنی آنان مبارزه با ادیان به خصوص دین اسلام است.[4] ج) از نظر ماسونها، و با تکیه بر علوم جدید امروزی، روح با مرگ جسم میمیرد، و ابدی نمیباشد. در مسلک ماسونی، قبول مسائل لاینحلی چون نامرئی بودن روح، امکان پذیر نمیباشد.[5] د) در فراماسونری بهشت و جهنم، نفی شده است و بین دین و اخلاق مغایرت وجود دارد.[6] و) در نگاه فراماسونری بحث جنسی آزاد انگاشته شده است. «دیگر همه چیز را میدانیم. همه چیز برای ما روشن است. در افکار زندگی پس از مرگ غوطه ور نگردید، زیرا چنین چیزی وجود نخواهد داشت. فریب تقدس مادری را نخورید، نیازهای جنسی را جلوگیری ننمائید».[7] صهیونیسم«صهیون» نام کوهی نزدیک اورشلیم است. «صهیونیسم»، مرام و مسلک حزب بین المللی یهود، و مسلک گروهی است که طرفدار سلطه و نفوذ یهودیان بر اقوام و ملل دیگرند. نهضتی که از اواخر قرن نوزدهم به منظور ایجاد میهن یهودی در فلسطین پدید آمد. نهضتی مایه گرفته از آرمان مسیحایی طایفه بنی اسرائیل برای رسیدن به ارض موعود و تشکیل ملت و دولتی واحد است[8]. صهیونیسم سیاسی نوعی فساد و تباهی ملی گرایانه و استعمارگرانه بشمار میرود، که مسیرش نه از یهودیت که از ملی گرایی و استعمار گرایی اروپای قرن نوزدهم نشأت میگیرد. صهیونیسم، بیش تر به صورت نهضت سیاسی مطرح است و پایبند برنامه های یهودی نیست. چنان که بنیان گذار صهیونیسم، تئودور هرتزل نیز از این ویژگی مستثنا نیست و خود او نیز به بسیاری از مسائل مذهبی یهود توجه نداشت و به آنها پایبند نبود.[9] شیطان پرستي «Satanism» در اصل به معنای شیطانگرایی است، نه شیطان پرستی. خصوصاً که گروه جدید آنان به شیطان خارجی اعتقاد ندارند.[10] این که این گروه را شیطان پرستی بخوانیم، دقیق به نظر نمیآید، اگر چه بحث لغوی میباشد. برای آشنائی بیشتر با این جریان به برخی از عقاید و آداب آنها اشاره میکنیم: 1. رواج فساد اخلاقی در این جریان بسیار فراوان وجود دارد و دیده میشود. 2. ضدیت با ادیان و تخریب و مورد تمسخر قرار دادن آن. 3. خدایی جز انسان وجود ندارد. 4. شیطان بهترین دوست انسان معرفی میشود. شیطان و ابلیس وجودی خارجی ندارد بلکه نماد قدرت، اعتراض و منیّت فرد است. اصل اساسی پروتکل یهود که عامل تدوین آن، «سازمان فراماسونری» است، زدودن دین از جوامع بشری به شمار میرود. صهیونیسم، سرّ توفیق خود را در این مسأله میداند و میکوشد که این مهم را به انجام برساند. شاهد بر این مطلب سخنان خودشان است: از همین نظر لازم است که ما ایمان به مذهب را ریشه کن نماییم... و به جای آن، ارقام، محاسبات و موضوعات مادی را جایگزین سازیم... تا تمام ملل در صدد منافع خصوصی خود برآمده و برای اغراض شخصی مبارزه نموده و توجهی به دشمن مشترک خود نداشته باشند.[11] در این راستا مبارزه و گرایش به اعمال پست در شیطانگرایی و ارتباط آن با فراماسونری و صهیونیسم را میتوان دید. روش برای رسیدن به اهداف خود از روشهایی بهره میبرند، از آن جمله فریب، اعمال سرّی و جادوگری، رسانهها و موسیقی و در آخر میتوان آزاد انگاشتن مسائل جنسی را بر شمرد. به صورت گذرا به هر کدام از این موارد اشاره میگردد: الف) فریب، تزویر و زورگوئی را میتوان سر پنهانی فراماسونری جهانی دانست. مهمترین راه برای پیشرفت «سیاست تزویر» راز نگه داشتن است و هرگز گفتار یک سیاست مدار نباید با عمل او مطابق باشد! ماسونهای صهیونیست باید بکوشند که هر چه بیش تر نفاق را در مزرعه دلهای ملل بپاشند و در عین حال، آنان را به آزادی، مساوات و برابری مژده دهند.[12] ب) در تورات تحریف شده، برای قتل عام، کشتار و ایجاد رعب و وحشت در بین سایر اقوام احکامی برای یهودیان بیان شده است، و هم چنین دستورالعمل های خاصی هم درباره اعمال سرّی وجود دارد. در صورت تحقق این اعمال که به نابودی ملل دیگر میانجامد، کسی متوجه طراح نقشه نخواهد بود. فراماسونری که ارتباط نزدیک آن با صهیونیسم، فقط با دستیابی به مدارک بسیار سرّی آن روشن گردیده است، عیناً بر مبنای تلقینات تورات شکل گرفته و در حقیقت یکی از شاخههای مخفی فعالیتهای یهودیگری است. ماسونها سعی دارند که ارتباط نزدیک تشکیلات شان را با یهودیها مخفی نگه دارند.[13] ج) فراماسونها را میتوان احیا کننده جادوگری و شیطانگرایی در قاره اروپا در قرن شانزدهم میلادی دانست. گسترش سریع جادوگری و شیطانگرایی در اروپا در آن دوران مخصوصاً در بین زنان سبب شد تا در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا در جنبش پاک سازی جادو گری و شیطانگرایی بیش از شصت هزار نفر از جادوگران که اکثر آنها زن بودند، اعدام گردند. در اوائل قرن نوزدهم نهضتی از اشراف انگلستان که عضو گروه فراماسونری بودند، به رهبری سرفرانسیس داشود، گروه شیطانگرایی به نام باشگاه آتش جهنم را در شهر لندن تأسیس نمودند و از اوائل قرن نوزدهم شهر لندن مرکز شیطانگرایی در اروپا گردید. در دهه 1960 سرمايه داران یهود این گروه را حمایت نموده و چند گروه شیطانگرایی را در انگلستان و آمریکا به وجود آوردند، که معروفترین آنها تشكيل «کلیسای شیطان» در شهر سانفرانسیسکو میباشد. [14] د) لازم است خاطر نشان شود که مهمترین ایستگاههای رادیویی و ماهواره ای در دست صهیونیستها میباشد، که از آن جمله میتوان مهمترین ایستگاه آمریکا، یعنی صدای امریکا را بر شمرد، که توسط رابرت گلدمن یهودی اداره میشود. از طرف دیگر صهیونیستها تقریباً به طور کامل شرکت های تولید «هالیود» را در دست دارند. برای مثال، مالک شرکت «فاکس قرن بیستم»، ویلیام فاکس یهودی است. [15] در تولیدات فیلم های هالیودی شیطان، جادوگری و استفاده از نمادها برای رسیدن به خواستهها و حساسیت زدائی جامعه از این امور را میتوان بر شمرد. که در این زمینه فیلم طالع نحس و هری پاتر را میتوان برشمرد. ضمناً در حال حاضر سحر و جادو، عرفان یهودی ـ کابالا ـ، علم و دانش، نفوذ سیاسی در قالب سازمان فراماسونری و شاخههای گوناگون هنر (خصوصاً سینمای هالیود و موسیقی) به شیطان پرستی شکل نهایی خود را داده و امروز امکانات و ابزار فراوانی در اختیار این ایدئولوژی است. از این رو بی پرده به دنیا معرفی میشود تا دین آینده مردم اهالی دهکده جهانی باشد. فراماسونری با تمام سیاست های خبیثانه و پنهانی خود در فیلم «ثروت ملی» به عنوان میراث دار گنج عظیم و تاریخی تمام انسانها به تصویر کشیده میشود، [16]همین طور که یهود خود را قوم برتر میداند. و) بنیان گذار فرقه شیطانگرایی یک یهودی از خاندان لوی به نام آنتوان لوی است و در کلیسای شیطان آنتوان لوی، مناسک جنسی جایگاه خاصی دارد. [17] همان طور که در فراماسونری مسائل جنسی آزاد انگاشته شده بود، در شیطانگرایی نیز جایگاه خاصی دارد، که رد پای یهود را میتوان در آن پی گیری نمود.
رد پای دیگر در بررسی نمادهای متعلق به شیطانگرایی خط ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است.[18]میتوان به ستاره شش پر ـ که در ماسونها نیز دیده میشود ـ، که مهر سلیمان یا ستاره داود، نشان پادشاهان یهودی است اشاره نمود. در ضمن نشان کنونی صهیونیستها دو مثلث به شکل ستاره شش پر است. در شیطانگرایی این نماد، جزء اصلیترین نمادهای آنان به شمار میرود. ستاره شش گوشه از شش ضلع، که معرّف عدد 666 میباشد. در ضمن، این عدد در بین شیطان گراها عددی خاص است و نشان دهنده دجال یا ضد مسیح «Antichrist» میباشد. بر این اساس جریان همسو فراماسونها، صهیونیسم و شیطان گراها را در نمادها به خوبی میتوان دید. از این طریق صهیونیستها یک استفاده ابزاری از این نماد دارند، و آن اینکه هر کسی را که مخالف سیاست های خود بدانند، ضد مسیح معرفی میکنند و مسیح واقعی که جهان را نجات خواهد بخشید، را از جانب خود معرفی میکنند. در این نگاه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز یک ضد مسیح مطرح میشود. کلید نهایی شالوده «فراماسونری جدید» در قرن هیجدهم میلادی را صهیونیستها بنا نهادند و به اعتراف خود آنان، سازمان فراماسونری را برای تضعیف ملتها و برتری بر ایشان ایجاد کردند. در حال حاضر فراماسونری سازمان مخفی برای یهود در آمده است. در پروتکل یهود، درباره ي «سازمان مخفی یهود» یا «فراماسونری» آمده است: ما در مقابل خود نقشه ای داریم که روی آن، مسیر خطرناکی تعیین شده و با طی این مسیر خطرناک بایستی آثار چند قرن دیگران را منهدم سازیم. برای تهیه وسایلی که ما را به مقصود نائل سازند، باید از بی غیرتی و بی ثباتی افراد اجتماع و عدم اطلاع افراد به شرایط زندگی راحت و آسوده استفاده کرد... چه کسی میتواند یک قدرت مخفی را از بین ببرد؟ این قدرت مخفی قدرت ما است. فراماسونری خارجی فقط به منظور مخفی نگه داشتن نقشههای ما است و شعاع و طرز این قدرت مخفی و محل اجرای آن برای همیشه بر ملتها پوشیده است. [19] فعالیتهای فراماسونری در کشورهای مختلف متنوع و در بر دارنده عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی و امنیتی است. فعالیت های اقصادی، سیاسی، نظامی و تکنولوژیک این جریان در قرن اخیر توسط آمریکا و رژیم اشغالگر قدس برای حمایت از گروه های شیطان پرست و ترویج فساد و فحشاء صورت میپذیرد.[20] از آنجا که در دین یهود تبلیغ و یهودی شدن اقوام دیگر جای ندارد ـ چرا که خود را قوم برتر و فقط انسان میپندارند ـ، عملاً جایی برای گسترش آنان وجود ندارد، بهترین گزینه برای فراگیر نشدن ادیان غیر یهودی، ایجاد فرقههای مختلف، از جمله شیطانگرایی است. به گفته گاردون میلتون: با این که جمعیت یهودیان نسبت به دیگر ادیان کمتر است، اما معمولاً یا پایه گذار ادیان جدید هستند یا به ادیان جدید وارد میشوند. فراماسونری که دارای ارتباط عمیقی با صهیونیسم و از ارکان سازمان سرمایه سالاری جهانی یهود است، که با استفاده از شبکه های فعال پیچیده، پر قدرت و مرموز فراماسونری، اندیشه حکومت بر جهان را در سر میپروراند. [21] رابطه اصلی این سه جریان را میتوان در این نگرش باز شمرد.
پی نوشت:
[1]. آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، انتشارات گلشن، چاپ هشتم، 1381 ش، ص 241 [2]. همان، ص 198 [3]. همان، ص 199 [4]. همان، ص 257 [5]. همان، ص 200 [6]. همان، ص 205 [7]. مجله براوو ـ آگوست 1984 به نقل از: مبانی فرماسونری، ص 206 [8]. عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، ص 22 [9]. همان، ص 51 [10]. ر.ک: کریمی، حمید، جهان تاریک، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ص 43 [11]. اسرار سازمان مخفی یهود، به نقل از همان، ص 57 [12]. ر.ک: اسرار سازمان مخفی یهود، ص 25 [13]. گروه تحقیقات علمی، مبانی فراماسونری، ترجمه جعفر سعیدی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، 1386 ش، ص 125 [14]. همان، ص 46 [15]. ر.ک: عملکرد صهیونیسم در برابر جهان اسلام، فصل سوم. [16]. ر.ک: جهان تاریک، همان، ص 182 [17]. همان، ص 94 [18]. مردان، سمیع الله، فرقه های نوظهور شیطان پرستی، نجف آباد، اداره تبلیغات شهرستان نجف آباد، ص 30 [19]. همان، ص 55 [20]. خسروپناه، عبدالحسین، جریان شناسی ضد فرهنگ، ص 58 [21]. ر. ک: لامبلن، ژرژ، اسرار سازمان مخفی یهود، ترجمه مصطفی فرهنگ، ص 42 منبع: نرم افزار پاسخ، مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
:: برچسبها:
ارتباط فراماسونری با صهيونيسم و شيطانپرستی،فراماسونری ،صهیونیست ،شیطان،شیطان پرستی، ,
|
امتیاز مطلب : 106
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 15 خرداد 1396
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
قواعد یازده گانه شیطان پرستی:
دوستان عزیز دقت داشته باشید این قواعد شامل فرایند تسخیر و کنترل انرژی نمیشود و در کل شاخه نظری شیطان پرستی هست
1- نباید اعتقادات خود را به دیگران بگویی، مگر آنکه از تو بپرسند. 2- نباید زحمتهایی را که متحمل شده ای به دیگران بگویی، مگر اینکه بخواهند بشنوند. 3- هنگامی که دروغ دیگران را می بینی، یا به آنها احترام بگذار و چیزی مگو، یا دیگر آنجا نرو. 4- اگر میهمان با دروغ تو را اذیت کرد، بی رحمانه به او حمله کن و به او اذیت برسان. (حق او را کف دستش بگذار) 5- در انجام عمل جنسی پیش قدم نشو، مگر اینکه کس مشخصی را برای همبستری پیدا کنی. 6- چیـزی را که مال تـو نیست برندار، مگـر اینکه هـزینه آن را بـه دیگران بپردازی یا فریاد بزنی و صاحبش را بیابی و خود را خلاص کنی. 7- قبول کن قدرت از آن جادوگری است. اگر آن را درست استفاده کنی، به هر چه بخواهی دست خواهی یافت. و اگر با وجود کامیابی در استفاده از قدرت جادو، آن را انکار کنی تمام چیزهایی را که بدست آورده ای از دست خواهی داد. 8- نباید به هر چیزی اعتراض کنی. این شما هستی که باید مورد اعتراض قرار بگیری (یعنی فقط حق داری به خودت اعتراض کنی). 9- به کودکان نباید هیچ آسیب کوچکی بزنی. 10- نباید هیچ انسان یا حیوانی را بکشی، مگر آنکه به تو حمله کرده یا اینکه مجبور باشی آن را بخوری. 11- هنگامی که خواستی در مناطق آزاد به گردش بروی، به کسی زحمت نده. اگر بعضی افراد همراه تو زحمت می کشند، به او بگو دست نگه دار. اگر دست نگه نداشت آن را خراب کن.
همانطور که آشکار و هویداست برخی از این اعتقادات درست، برخـی پـوچ و یـاوه و بعضی نیـز خنثی می باشند. اما هـر چه که هست، بسیاری از مردم فریب همین ساده گویی را خورده و نسبت به گرایش به آن افتخار کرده و خود را افرادی آگاه می پندارند، که اعتقادات راسخی دارند. نمونه دیگری که می توان در این راستا ارائه کرد، گناهان نه گانه شیطان پرستی است. این گناهان تا حدودی با گناهان مذموم در سایر ادیان مشابهت دارد. اما آنچه که جلب توجه می کند، این است که چرا شیطان پرستان چنین حدودی را برای خود قرار داده و به آن معتقد هستند؟ مگر نه اینکه اعتقاد دارند انسان نباید هیچ نیرویی را به عنوان نیروی مافوق قبول کند. و آزادی مطلق، با قبول محدودیت سازگاری ندارد!. تأمل در این مسئله می تواند بسیاری از حقایق را روشن سازد. موارد مذکور، آنچنان برخی را فریب داده است که همانطـور که اشاره شد، عده ای شیطان پرستی را یکی از مذاهب آئینی دانسته که می توان در کنار سایر مذاهب به آن اعتقاد داشت. و در واقع بعدی از مانیفیسم یا یونیورسالیسم را ترویج می کنند. که همه راهها، چه راههای الهی و چه راههای مادی و حتی راههای کفر آمیزی همچون شیطان پرستی، همگی به سعادت بشر منجر می شوند.
به خواست خدا بزودی درباره گناهان نه گانه بحث خواهد شد ولی نکته پایانی استفاده از اعداد مقدس هست که 11 و 9 مقدسترین اعداد هستند 11 عدد ابلیس هست و 9 عدد قدرت در کابالا هست و جالب هست خداوند هم برای حقیر و ذلیل کردن شیطانپرستان و فراعنه در زمان خروج حضرت موسی کلیم الله و قوم بنی اسراییل از مصر با 9 معجزه فرعون را شکست داده و نابود کرد
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
:: برچسبها:
شیطان،شیطان پرستی،قواعد شیطان پرستی،قواعد،قواعد شیطان،قواعد یازده گانه،قواعد یازده گانه شیطان پرستی، ,
|
امتیاز مطلب : 108
|
تعداد امتیازدهندگان : 23
|
مجموع امتیاز : 23
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 14 خرداد 1396
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
یکی دیگر از القاب حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) «باب الله» است.
از دیرباز برای هر شهر و دیاری حصار و دروازهای بنا نهاده میشده تا اهالی آن از هجوم و یورش بیگانگان و نامحرمان در آسایش و آرامش به سر برند و برای هر منزل و سرایی دیوار و دری میافراشتند، تا هر آشنا و ناآشنایی از آن در، وارد و خارج شود و گذر زمان از این قانون و اساس چیزی نکاست؛ بلکه روز به روز پیچیدهتر شد تا به شکلی جدید درآمد و گویا این قانون از ضروریات خلقت است که انسان ناگزیر است از آن پیروی کند تا آن جا که ایزد یکتا برای بهشت و جهنم هم حصار و دری قرار داده و این قانون در میان حیوانات نیز حکم فرماست، بلکه برای هر چیزی حصار و دری است تا از درب و راه آن، رفت و آمد شود. امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیهی شریف (وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) (۱) فرمود: مقصود آیه این است که [خدای سبحان فرمان میدهد که] در هر کاری باید از راه [و دروازه] آن وارد شوید. (۲) خدای بی نیاز و بخشنده احسان و نعمتهای بی پایان، دانش و حکمتهای والا و نجات بخش خویش را در قرآن کریم و سینهی نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به ودیعت سپرد؛ بدین جهت، آنها بسان شهری بزرگ، فراتر از عقل و اندیشهی انسان، میمانند که از گنجها و اسرار، آکندهاند و هر سوی آن دو شهر بی پایان و پاینده را حصاری بلند و پولادی بنیان نمود و نگاهبانی برایشان گماشت تا از آلوده گشتن و چپاول بدخواهان، بداندیشان و دنیاپرستان سالم و پاک بماند، زیرا این میراث الهی باید سالم و بدون هیچ کاستی و آلودگی به آیندگان انتقال یابد. (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ) (۳) ایزد متعال امامان معصوم (علیهم السلام) را راه و دروازهی ورود به معارف و حکمتهای بلند خود قرار داده. خاندان نبوت، آن دربهای دانش و معارف الهی هستند که خدا به روی بندگان خود گشوده و هر که بخواهد بر خدای متعال وارد گردد و به توحید و یکتاپرستی چنگ اندازد و در دریای نور و دانایی شنا کند و بهره مند گردد، باید آن معارف را تنها از اهل بیت (علیهم السلام) بگیرد، چون آنان «باب الله» اند و معارف حیات بخش الهی پیش آنها سپرده شده است. امام باقر (علیه السلام) در تأویل و تفسیر آیهی شریف (وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) فرمود: آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دربهای معرفت و شناخت خداوند هستند. (۴) اسود بن سعید: خدمت امام باقر (علیه السلام) شرف یاب گشتم. حضرت بدون پیشینه لب به سخن گشود و فرمود: ما حجت خدا و باب الله [= دربهای شناخت و هدایت به سوی خداوند] هستیم. (۵) اصبغ بن نباته: ابن کواء از امیرالمؤمنین، علی (علیه السلام) در مورد تفسیر آیهی شریف (وَلَیسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا) (۶) سؤال نمود. حضرت پاسخ فرمود: هر کس با ما بیعت و به ولایت ما اعتراف کند، از درب وارد شده و هر کس با ما مخالفت ورزد و دیگری را بر ما پیش و برتری دارد، او از پشت سرای و پنجرهی آن داخل گشته است. (۷) امام صادق (علیه السلام): اهل بیت (علیه السلام) ابواب اللهاند و اگر آنها نبودند، خدا هرگز شناخته نمیشد. (۸). آن که از گردن نهادن به ولایت امیرالمؤمنین، علی و فرزندان معصومش (علیهم السلام) سر باز زند و بر این پندار است که بر خدا وارد گشته و یگانه پرست است و حکیم، او دزدانه وارد شده است و به خطا و بی راهه راه پیموده و از کفر و شرک سر درآورده و سرانجامی جز هلاکت و ناکامی نخواهد داشت. حضرت مهدی (علیه السلام) زادهی زهرا (علیها السلام) است. خدای متعال دانش و معارف خویش را در سینهی او نهفته و در عصر امامت و پیشوایی او هر کس بخواهد از خود بگذرد و در سرای توحید و یکتاپرستی، بار اندازد و اقامت گزیند و چونان حضرت ابراهیم، موحد عصر خویش گردد، بر اوست که هر چه بیشتر به حضرت حجه بن الحسن (علیه السلام) متوجه باشد و به استان پاکش پیوندی روحانی زند، زیرا مهدی (علیه السلام) باب الله است و از سوی او سیل معارف و حکمتهای خدا به جانب مردم گشوده و سرازیر میشود. به واسطهی آن حضرت، مردم روزی خورند. به یمن و برکت اوست که آسمان، برکات خود را نازل کند و خاک، گوهر هستی خویشتن را بیرون دهد و آشکار کند: «و بکم ینزل الغیث» (۹). باری! آن که از امام زمان (علیه السلام) غفلت کند و در برابر بزرگیاش سر فرو نیاورد و یا به ولایت او اقرار و اعتراف ننماید و در این اندیشه است که سالک راه خداست و به خدای یگانه اعتراف کرده، سخت در اشتباه است و جاهلانه رفتار نموده و سر از جادهی کفر و بی خبری درآورده، همان گونه که در زیارات حضرتش میخوانیم: السلام علیک یا باب الله الذی لا یؤتی الا منه؛ درود بر تو ای درب ورود بر خداوندگار که به جز آن در، نتوان به خدا وارد شد. (۱۰) جای بس تعجب است که انسان برای هر جا و هر کاری به جست و جوی در و راهی برای آن برآید، چه طور برای رسیدن به سرای توحید و یکتاپرستی و بهره گرفتن از معارف باری تعالی از درب و راهش غفلت میکند و آیا این، نافرمانی حق تعالی و کفر پیشگی نیست؟
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی *** این ره که تو میروی به ترکستان است
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،باب الله،الله،بابا،الله باب، ,
|
امتیاز مطلب : 103
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 12 مرداد 1395
|
|
از سوئیس تا سرزمینهای اشغالی
در حالی که ناظرین سلامتی و زیستمحیطی کشور به علت ضعف علمی، تجهیزات آزمایشگاهی و تفکر سودجویانه، نظارت لازم بر سلامت محصولات وارداتی یا کشت محصولات دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) ندارند، سوئیس مصرف این محصولات را برای سومین بار ۵ سال دیگر ممنوع کرد.
مواد غذایی تراریخته یا دستکاری ژنتیکی شده به محصولاتی گفته میشود که از انتقال یک یا چند ژن بین دو نوع موجود زنده مختلف به وجود آید. این درحالیکه است که آکادمی پزشکی زیستمحیطی آمریکا (AAEM) به پزشکان هشدار داده است، برای تمام بیماران خود رژیمهای غذایی فاقد مواد دستکاری شده ژنتیکی تجویز کنند. چرا خطر کنیم؟!
این آکادمی با استناد به مطالعات صورت گرفته بر حیوانات، تأثیرات مصرف محصولات تراریخته یا GMO را شامل ارگانهای داخلی صدمهدیده، اختلالات دستگاه گوارش و دستگاه ایمنی بدن، افزایش سرعت پیر شدن و ناباروری عنوان کرده است که براساس مطالعات ۲۰ ساله پزشکان کالج سلطنتی انگلیس، عینا در انسانهای ساکن در کنار مزارع تولید محصولات تراریخته نیز مشاهده شده است. همچنین مطالعات انسانی نشان میدهد که چگونه اصلاحات ژنتیکی مواد غذایی میتواند موادی در درون بدن انسان باقی بگذارد که باعث مشکلات طولانیمدت همچون بروز سرطانها و تومورها خواهد شد.
از سوئیس تا اسرائیل!
کشت و مصرف عمومی محصولات دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) در اغلب کشورهای اروپایی به جز مزارع خاص و قرنطینه تحقیقاتی ممنوع است و با انواع قوانین سفت و سخت با واردات این محصولات برخورد میشود. به این ترتیب که واردات و مصرف این محصولات پرخطر – حتی با حد تراریختگی زیر یک درصد – نیز تنها با برچسبگذاری و قوانین احتیاطآمیز مجاز است؛ همچنین کشت، واردات و مصرف محصولات با تراریختگی بالای یک درصد اساساً ممنوع است. احتیاط در مصرف این محصولات در روسیه تا آنجاست که تنها ۰/۰۲ درصد (دو در دههزار) از سبد غذایی مردم این کشور را تشکیل میدهد و در سرزمینهای اشغالی فلسطین، صهیونیستها حتی اجازه کشت محصولات تراریخته در مزارع تحقیقاتی را به علت مخاطرات زیست محیطی ماندگار صادر نمیکنند!
طی هفته گذشته سوئیس اعلام کرد به دلیل عدم اطمینان از سلامت این محصولات، قوانین سختگیرانه خود را برای سومین بار، پنج سال دیگر تا سال ۲۰۲۱ اجرا میکند، برای این منظور شورای فدرال سوئیس در بیانیه خود اعلام کرد: «تصمیم گرفته شد منع کاشت محصولات دستکاری شده ژنتیک را تا سال ۲۰۲۱ تحت قانون تکنولوژی ژنتیک ادامه دهیم… شورای فدرال سوئیس خواستار حفظ ذخایر و محصولات بومی کشاورزی در سوئیس، و همچنین حق انتخاب محصولات توسط مصرفکننده است.»
شورای فدرال سوئیس در این بیانیه میافزاید: «… (۵ سال آینده) فرصتی برای بحث و تبادل نظر عمیق و کامل بر استفاده از محصولات دستکاریشده ژنتیک (تراریخته) در آینده کشاورزی سوئیس خواهد بود … بحثها و تبادل نظرها نباید صرفاً بر جنبه ایمنی زیستی متمرکز باشد؛ بلکه باید جنبههای اقتصادی و کشاورزی این موضوع نیز مورد بررسی قرار گیرد.» در حال حاضر مجوز کاشت محصولات دستکاریشده ژنتیک (تراریخته) در کشور سوئیس فقط شامل حوزه تحقیقاتی است. همچنین منع کاشت محصولات دستکاریشده ژنتیک در این کشور تاکنون دو بار (۵ سال در هر دوره) تمدید شده و این سومین بار است که تصمیم شورای فدرال تا ۵ سال دیگر تمدید میشود.
بازی با آینده ملت
به گزارش عیارآنلاین، علیرغم اقدامات احتیاط آمیز کشورهای پیشرفته در مصرف عمومی محصولات تراریخته، در هیچ یک از گمرکها و مبادی ورود کالا در ایران، آزمایشگاهی مختص تشخیص میزان تراریختگی و ارزیابی خطر محصولات غذایی وارداتی از حیث تراریختگی وجود ندارد و صرفا اعلام کشور صادرکننده محصولات مبنای تصمیمسازی است! این در حالی است که مطالعات نشان میدهد بسیاری از محصولات از جمله بیش از ۹۰ درصد از روغن خوراکی، بخش قابل توجهی از برنج و ذرت موجود در بازار ایران، دستکاریشده ژنتیکی هستند. همچنین آزادسازی کشت، واردات و صادرات و مصرف عمومی این محصولات در لایحه برنامه پنجساله ششم توسعه مورد تأکید و اهتمام دولت قرار گرفته است!
منافع باند واردات GMO
بر اساس اسناد منتشر شده در روزنامه رسمی برخی از مسئولان دولتی و آقازادهها از واردات محصولات تراریخته به کشور سود سرشاری بدست میآورند و علت تبلیغات وسیع دولت بر ضد دانشمندان و متخصصین مخالف با عرضه بیقانون و گسترده این محصولات پرخطر در کشور برآمده از «منافع شخصی و باندی» است. چه باید کرد؟ در یک جامعه بیقانون، هیچ مسیری برای انتخاب «سبک زندگی سالم» برخلاف کشورهای پیشرفته وجود ندارد. حقیقت این است که دولت در حالی در واردات و توزیع بدون «برچسب هشدار» و آگاهیدهنده محصولات تراریخته گردن کشی میکند که براساس قانون حق چنین تصمیمسازی را ندارد و براساس قوانین ابلاغی رهبر انقلاب، هدف گذاری مسیر توسعه کشاورزی کشور به سمت تولید انبوه و توزیع محصولات «ارگانیک و سالم» است.
البته میشود از مصرف همه محصولات وارداتی خودداری کرد اما هیچ مسیری برای اطمینان یافتن از تراریخته بودن یا نبودن پنیر یا نانی که از بازار تهیه میکنیم وجود ندارد چرا که ممکن است مثلا آنزیم به کار رفته در تهیه این محصولات داخلی آلوده به مواد GMO باشد! وقتی ۹۰ درصد سویا و ذرت وارداتی به کشور «تراریخته» است، تکلیف روغنهای ایرانی موجود در بازار چیست؟ وقتی وزیر بهداشت رسما اعلام میکند آزمایشگاههای سازمان غذا و دارو مجهز به سیستمهای به روز تشخیص محصولات تراریخته نیست، چه باید کرد؟ وقتی تولید تراریخته در داخل کشور گسترش یابد، از ترس سرطان و ناباروری به کجا پناهنده شویم؟!
یادآوری حقوق شهروندی
همه شهروندان در ملزم ساختن دولت به رعایت قانون و تصویب قوانین مبتنی بر حق انتخاب سبک زندگی طبیعی و سالم مسئول هستند. ایرانیان از دولت میخواهند که از تولید و واردات محصولات GMO همچون سایر جوامع توسعه یافته خودداری کنند و با تجهیز آزمایشگاهها از بودجه ملت، مقابل حملات بیوتروریسمی و بروز سرطانها و بدخیمیها و رشد فزاینده ناباروری و نازایی و سقط جنین در کشور را بگیرند. در برابر آینده فرزندان و سلامت نسل ایرانیان جدی باشیم!
کیهان
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،نه به محصولات پرخطر تراریخته(دستکاری شده ژنتیکی)،محصولات ژنتیکی،محصولات دستکاری شده،محصولات، ,
|
امتیاز مطلب : 62
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 9 مرداد 1395
|
|
تاکنون موسیقی متال و زیر شاخههای این سبک، خدمت شایانی به جریان شیطانی نموده است. سبک متال به علت ظرفیت بالا و همخوانی و سنخیت بالایی که با سنتها و آداب شیطانی دارد، توانسته است در انتقال مفاهیم شیطانی و رضایت بخش جلوه دادن مرام شیطان، چهره موفقی از خود به نمایش گذارد.
موسیقی شیطان پرستی
تاکنون موسیقی متال و زیر شاخههای این سبک، خدمت شایانی به جریان شیطانی نموده است. سبک متال به علت ظرفیت بالا و همخوانی و سنخیت بالایی که با سنتها و آداب شیطانی دارد، توانسته است در انتقال مفاهیم شیطانی و رضایت بخش جلوه دادن مرام شیطان، چهره موفقی از خود به نمایش گذارد. موسیقى متال، داراى زیرمجموعههاى زیادى است که برخى از آنان جزء مهمترین گروههاى شیطانپرست محسوب مىشوند؛ مانند هوى متال، بلک متال و… .
« Black Metal »
از زمانى پدید آمد که نئووایکینگهاى نروژ، در جستجوى راه و وسیلهاى براى نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند و در اینراه، انسانهاى بسیارى را کشتند و کلیساهاى زیادى را آتش زدند و بلک متال را بىنهایت نواختند تا شاید خداى تاریکىها باز گردد. موسیقىاى که بیانگر دنیاى تاریک، سرد و بىروح است و سبکى مملو از خشونت، مرگ و کشتار، به این گروه اختصاص دارد.
« Death Metal »
مرگ، یگانه حقیقتى است که راه فرارى از آن نیست. درباره مفهوم مرگ، شیطانپرستان به دو دسته بسیار بزرگ تقسیم مىشوند: دسته اول، کسانى هستند که خودآگاهانه، مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح مىدهند. دسته دوم، کسانى هستند که منکر مرگ هستند و بر این گمانند که پرستش شیطان، کفایت مىکند تا او آنان را از چنگال مرگ رهایى بخشد و عمرى جاودان، نصیب آنان گرداند. از این لحاظ، دسته اول خطرناکترند؛ زیرا آگاهانه به جنگى نامقدس در برابر خداوند روى مىآورند؛ جنگى که مىدانند در آخر به شعلههاى آتش ختم مىشود.
از نقطه نظر محتوا و مضمون، ابتذال و خشونت جزء لاینفک درون مایههای ترانههای شیطانی است؛ یعنی مضامینی که حول محورهای بیپروایی جنسی، القاء ترس در ذهن و جان دیگران و ضدیت با آموزههای وحیانی و الاهی میچرخد. پارهای از گروههای موسیقی مشهور، با شیطانپرستی ارتباطی ناگسستنی دارند؛ به گونهای که بعضی از سران این گروهها به دلایلی، نظیر جنون جنسی، تجاوز به عنف ، کتک کاری و افراط در مشروبخواری چند وقتی را پشت میلههای زندان گذراندهاند.
مرلین منسون که نام حقیقی او ، « Brian Hugh Warner » است یک موسیقیدان و رهبر گروه « Marilyn Manson » میباشد. وی تاکنون در قالب اشعار شیطانی و خشن و ضد دین در رواج شیطانگرایی نقش موثری داشته است. مضامین ضد مسیح و پارهکردن انجیل در هنگام اجرای کنسرت و خطابش به جمعیت که با صدای سنگین و خشکیده فریاد میزد: « این است خدای شما » در مورد وی مشهور است. اعتقاد به بیاعتقادی و اعتقاد به پوچی و دعوت به پوچگرایی پیام کلیپهای منسون است.
ترانههای گروه منووار ( که در زمان اصلاحات در ایران ترجمه، چاپ و منتشر شد ) چنان به مضامین خشن پرداخته که ترویج و نشر آلبومهای این گروه در بسیاری از کشورها ممنوع گردیده است. درونمایه اشعار این گروه، اباحیگری، هنجارشکنی، قانونگریزی، تعرض به سنتها، وهن مذهب و مقدسات است. سوغات این گروه ممنوعه که به صراحت داعیه « شیطانپرستی » دارند؛ آثار مخرب روانی و آسیبهای متعدد اجتماعی برای جوانان بوده است.
بسیاری از ایدههای صهیونیستهای مسیحی ( که اعتقاد به قدرتها و نیروهای شگرف شیطان، بخش مشترک این ایدهها با شیطانپرستان است ) در اشعار سران متال به روشنی به چشم میخورد و عقیده در مورد قدرت بینظیر شیطان در آخرالزمان درآن موج میزند. در صحیفه حزقیال نبی در مورد آخرالزمان و آرماگدون [۱] آمده است: « بارانهای سیل آسا و تگرگهای سخت آتش تکانهای سختی در زمین پدید خواهد آورد که کوهها سرنگون خواهند شد و زمین منهدم میشود ». مکان وقوع این جنگ در صحرای « مگید » و در شمال اسرائیل و کرانه غربی رود اردن است که به پیشبینی صهیونیستهای مسیحی این جنگ میان نیروهای خیر ( یهودیان ) و نیروهای شر ( مسلمانان ) رخ میدهد و به همه دنیا کشیده میشود. [۲]
شاعر مشهور متال، « اریک آدامز » در آلبوم سلاطین فلزی آورده است: « زمین با آتش در آمیخته میشود. در جنگ آرماگدون ابتدا ترو مپتها به صدا در میآیند. و سپس تگرگ، آتش و خون بر تخت سلطنت شیطان فرو میریزد. موی او همانند جامهای که حقیقت را پنهان میکند سفید است و چشمانش همانند آذرخش میدرخشد ». [۳]
در ترانههای « بلک سبث »، ایدههای آنتوان لاوی در باب سیطره شیطان بر جهان و انفعال خدا؛ به صورت واضح و صریح انعکاس یافته است؛ چنان که انکار معاد و رستاخیز و سخره گرفتن جهان پس از مرگ ( که در نوشتههای لاوی به صورت برجستهای مورد تاکید قرار گرفته است ) در این شعر منعکس گردیده است: « …. چه معبودی است اینکه میایستد و گریههای مردمش را گوش میدهد و کاری نمیکند؟ کدام دست به اعتراض بلند خواهد شد، در حالیکه مردن مردم را میبیند؟ این چهگونه زندگی است؟ چه آیندهای در انتظارمان است؟ آه، آه، این نتیجه اشتباهاتمان است ».
و « … دنیای فانی کمکم ما را نابود میکند؛ فکر نمیکنم هیچ خدایی اکنون بتواند رستگارمان سازد؛ رستاخیز همینجاست؛ فردایی وجود نخواهد داشت؛ ای عیسی! پرسشهای ما، گویی هیچگاه شنیده نشدهاند. … آیا به راستی بهشت و دوزخی وجود دارد؟ به من بگو که آیا آن بالا خدایی وجود ندارد؟!… ». [۴]
یا در مجموعه « قوم محزون » چنین آمده است: « … ایستادهام اینجا و تمام ایمانم را از دست دادهام؛ زندگی دوباره ممکن است دروغ باشد! اما زندگی کنونیام نیز ارزش درد کشیدن ندارد … ». [۵]
عبارات بالا دقیقا مضمون بندهایی از کتاب انجیل شیطانی لاوی است که در قالب موزون ریخته شده است. این در حالی است که مروجین و مترجمین ترانههای این گروه در کشور، سعی میکنند محتوای اشعار این گروه را « ضدجنگ » معرفی کند که بتوانند آن را با ارزشهای دینی و فرهنگ بومی سازگار نشان دهند.
« دیو ماستین » که در اعتراض به انجام حرکات وحشیانه متالیکا بر روی سن در هنگام اجرای کنسرت از اعضای گروه جدا شد و گروه « مگادث » را شکل داد؛ در مصاحبهای با اظهار تنفر شدید از متالیکا میگوید : « … من در کثافت غوطه میخوردم. وقتی جیمز هتفیلد سر خفاش زنده را با دندان جدا میکرد و خونش را میمکید ، میخواستم همانجا روی سن بالا بیاورم …. »
در جای دیگر آمده است: « …. متولد میشود از دوزخ قدرت برتر شیطان تا ویران کنند محراب کلیسا را و کشتار کند آنان را که مسیحی متولد میشوند کلیساها ویران میشوند صلیبها میشکنند او میخندد در میان کفر گویی که در سرزمین مرگ است … و آخرین نبرد آغاز میشود ضدمسیح و اهریمن فرشتگان و خدا میجنگند ضدمسیح! … ». [۶] [۷]
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،موسیقی شیطان پرستی+تصاویر،موسیقی،شیپان پرستی،موسیقی و شیطان پرستی ,
|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 7 مرداد 1395
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی استاد اخلاق تهران در یکی از سخنرانیهای خویش به «علما و علائم آخر الزمان از نظر روایات» اشاره کرده است که مشروح آن در ادامه میآید:
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: به زودی زمانی بر امتم میآید که مردم، علماء را نمیشناسند مگر به لباس نیکو (هر کس محاسن بلند و عمامه بزرگ و نعلین زیبا داشت او را عالم حساب میکنند) و قرآن را نمیشناسند مگر به سبب صدای نیکو (الان اگر قرآن را معمولی بخوانند مردم نمیفهمند این قرآن است یا حدیث یا چیز دیگر) و خدا را عبادت نمیکنند مگر در ماه رمضان (البته بعضی هم الان در ماه رمضان خدا را عبادت نمیکنند) و باز حضرت فرمودند: در آن زمان دروغگو را آدمی راستگو میدانند و راستگو را دروغگو میشمرند و زنان حاکم میشوند، (مثل الان که نزدیک است رئیس جمهور هم زن بشود، بعضی مردها هم که نوکر زنهایشان شدهاند) و با کنیزان مشورت میکنند. بچهها بالای منبر میروند (الان که هر کسی منبر میرود) و دروغ را زرنگی و چیز خوب میشمرند، پس لعنت خدا بر دروغگو اگر چه به شوخی دروغ بگوید و زکات دادن را خیلی سخت و خسارت بزرگی میدانند و پدر و مادرشان را تحقیر میکنند و فحش میدهند و از دوست و برادر دینی خود، بیزاری میجوید و با دشمنش مجالست میکند، زن با شوهرش در تجارت داد و ستد مشارکت میکند و زنان شبیه مردان میشوند و مردها شبیه زنها و زنان سوار بر زین (موتور، دوچرخه، اسب) میشوند و مردم در آن زمان با رشوه و ربا معامله میکنند.
فقط اسم افراد اسلامی است و الا نه خمس میدهد نه نماز میخواند، نه روزه میگیرد و از اسلام فقط اسمش باقی میماند
زمانی بر مردم خواهد آمد که خدایشان شکم و قبلهشان زنان و دینشان پول و شرافتشان وسایل زندگی آنان است، از ایمان جز نامش و از اسلام جز اثرش و از قرآن جز خواندنش باقی نمیماند، مسجدهایشان از نظر ساختمان آباد و دلهایشان از هدایت ویران است، دانشمندانشان بدترین خلق خدا روی زمین هستند، در چنین زمانی، خداوند آنان را به چهار چیز گرفتار میکند ۱- ستم پادشاه ۲- قحطی ۳- ظلم فرمانداران ۴ و ستم قضات؛ اصحاب تعجب کردند، گفتند: ای رسول خدا، آیا آنان بتپرست هستند؟ فرمودند آری! هر درهمی نزد آنان بت است.
فقط اسم افراد اسلامی است و الا نه خمس میدهد نه نماز میخواند، نه روزه میگیرد و نه در حلال و حرام دقت دارد، نه مسأله شرعی میداند و از اسلام فقط اسمش باقی میماند. وقتی برای سرشماری در خانه طرف میروند میپرسند مذهب، میگوید شیعه، از آن خانه میپرسد مذهب، میگوید ارمنی، ولی هر دو ظاهرشان یک جور است، هر دو ریش میتراشند، هر دو طلا به دست دارند، هر دو دختر بیحجاب دارند، هر دو ویدئو و نوار مبتذل دارند، هر دو در خانه سگ دارند و از قرآن فقط درس آن باقی میماند، ولی عمل در کار نیست. مساجد آباد و سنگکاری شده است، ولی قلبهایشان کاه گلی و خراب است.
استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان(ره) میفرمودند: یک زمانی بیاید که مردم از پشت شیشه، داخل مساجد را نگاه کنند و به حالت تمسخر بگویند یک زمانی پدران ما اینجا دولا و راست میشدند
حضرت آیتالله مجتهدی فرمودند: یک روایت هم هست که آخر الزمان عقل کم میشود، یک روز در بازار تهران عبور میکردم، دیدم گدایی تار میزند و گدایی میکند، مردم هم ایستاده و تماشا میکنند و پول میدهند فهمیدم که این روایت درست است، به مقام معظم رهبری عرض کردم: قدیم گداها یا قمر بنی هاشم(ع) میگفتند و گدایی میکردند، آیا میدانید الان تار و تنبک میزنند و گدایی میکنند، ایشان فرمودند: این منکر است و باید جلویش گرفته شود.
امروز کلاس تعلیم موسیقی و آهنگهای مختلف در بعضی جاها دایر است و از این بابت مجوز قانونی هم دارند، یک بار هم از مقام معظم رهبری پرسیدم اگر پسر شما بخواهد کلاس موسیقی برود اجازه میدهید؟ فرمودند: خیر.
هرچه جلوتر برویم وضع بدتر خواهد شد تا اینکه فساد همه جا را فرا بگیرد، استاد ما حاج شیخ علی اکبر برهان(ره) میفرمودند: یک زمانی بیاید که مردم از پشت شیشه، داخل مساجد را نگاه کنند و به حالت تمسخر بگویند یک زمانی پدران ما اینجا دولا و راست میشدند، لذا مروی است که در دوره آخر الزمان این دعا را زیاد بخوانید «یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک».
اصبغ بن نباته میگوید: حضرت امیرالمؤمنان(ع) فرمودند: در آخرالزمان و نزدیک قیامت که آن زمان بدترین زمانها است، زنانی پیدا میشوند که اینها حجاب ندارند و لخت هستند خودشان را برای غیر شوهرانشان آرایش میکنند، داخل شدگان در آشوبها و به مسائل جنسی و شهوانی متمایلند و به سوی خوشگذرانیها و لذتها شتاب و عجله دارند، حرام را حلال میشمارند و در جهنم برای همیشه جاودانند.
حضرت آیتالله مجتهدی میفرمایند: قصابی میگفت زمان قدیم که زنها پوشیه میزدند روزی زنی به مغازه من آمد که گوشت بخرد در حالی که پوشیه نزده بود، ولی صورتش را با چادر پوشانده بود و فقط نوک بینی او از چادر بیرون بود، گفتم خانم صورتت را بپوشان وَبا میآید، او هم سریع صورتش را پوشاند. در قدیم حجاب ارزش بود، الان اگر دختران موهای خود را از جلو یا عقب بیرون بیندازند یا آرایش کرده و معطر باشند ارزش و مد است. پدرم میگفت: دیدم پیرزنی هم چادر و هم پوشیه دارد و دخترش چادری و نوهاش با مانتو است، جلو رفتم و گفتم پیرزن، اگر کسی تو را نگاه کند باید کفاره بدهد، این چادر و پوشیه را به نوه و دخترت بده.
اگر قیامت قرار باشد بیحجابها را جهنم ببرند، بعضی از چادریها را هم میبرند چرا که هم صورتشان کاملاً باز است و هم دستشان را که آستین کوتاه پوشیدهاند از زیر چادر بیرون میآورند و میوه و سبزی جدا میکنند و بعضیها زیر چادر، لباس نامناسب به تن دارند و حتی دیده شده وقتی که از سفر مکه بر میگردد و از هواپیما پائین میآید حجاب کاملاً شرعی ندارد رویش باز است و در دید و بازدیدها رعایت محرم و نامحرم را نمیکند، این کسی است که از زیارت خانه خدا برگشته و باید معنویات مکه و مدینه و قبور ائمه اطهار(ع) در او اثر گذاشته باشد.
پس به طور کلی نمیتوان گفت که همه چادریها خوب و همه مانتوییها بد هستند، بلکه در اسلام هر چه زنان پوشش آنها کاملتر باشد، فساد کمتری به وجود میآید، مثلاً اگر روی مانتو، چادر هم باشد، همانطور که بعضی از زنان چنین هستند این بهتر است، سپس حضرت فرمودند: این زنها خودشان را زینت میکنند، یعنی بوی خوش و عطر به خود میزنند و بیرون میروند و در حالی که جوراب نازک پوشیده و کفشی که صدا میدهد میپوشند و آرایش کرده بیرون میروند و کفشهای رنگی و لباسها با رنگهای مختلف و چادری که توجه دیگران را به خود جلب میکند استفاده میکنند و روسری هم زیر چادر سر نمیکنند که لااقل سینه او را بپوشاند.
اگر خروسی، غریبهای را نزد مرغهای خود ببیند، غیرتش به جوش میآید و با او میجنگد، ولی بعضی از ما انسانها، مثل خروس هم غیرت نداریم
بعضیها که اصلاً حیا ندارند، با نامحرم صحبت میکنند، عملاً پیش دکتر مرد میروند و میگویند دکتر محرم است، جلوی مردها بلند حرف میرند، مسجد هم که میآید پشت پرده صدایش بلند است، با مردان نامحرم شوخی میکند، جلوی مردها وضو میگیرد پس حیا کجا رفته است؟
روایت است که بهترین زنان شما کسی است که هیچ مردی او را نبیند، و او هم هیچ مردی را نبیند. مثل زنهای زمان ما! حاج آقا حسین سراج میفرمودند: چندین سال ما با آیتالله کاشانی(ره) همسایه بودیم، ولی یک بار قامت دخترهای او را ندیدم، حالا بعضی از خانمها آن چنان در خانه بلند حرف میزنند که تمام همسایهها صدای آنها را میشنوند یا جلوی مردها خودش را نشان میدهد و از جلوی جوانها عبور میکند این زنهایی که حیا ندارند، دین هم ندارند، بعضی از ما مردها که این گونه زنان بیحیا و بیدین دارند و آنها را میبینند و موعظه و نصیحت نمیکنند و چیزی نمیگویند آنها هم بی غیرت هستند.
اگر خروسی، غریبهای را نزد مرغهای خود ببیند، غیرتش به جوش میآید و با او میجنگد، ولی بعضی از ما انسانها، مثل خروس هم غیرت نداریم و البته زنها هم مقصر هستند، چرا که آنها هم رعایت حیا را نمیکنند، مرد خانه، میبیند که زن و یا دخترش با رویی باز و مانتویی که مهیج است بیرون میآیند، ولی با او وجود چیزی نمیگوید، بعضی از زنان به دنبال زینت کردن و آرایش نمودن هستند و به مسائل شرعی کمتر توجه دارند، این مردان هستند که همواره باید آنها را نصیحت کنند.
حضرت آیتالله مجتهدی فرمودند: شخصی به من گفت روزی پدرم چند مهمان به خانه آورد، بعد از اینکه مهمانها رفتند، پدرم با عصبانیت به مادرم گفت چرا لباسها و چادرت را که روی بند پهن کرده بودی با ورود افراد نامحرم بر نداشتی؟ مگر نمیدانی که بودن لباسهای زنان در معرض دید مردان کاری زشت است؟ حضرت امیرمؤمنان علی(ع) فرمودند: غیرت زن کفر است و غیرت مرد نشانه ایمان او است.
نقل میکنند که شخصی به خواستگاری رفته بود، بعد از مدتی انتظار، آخرالامر دختر به خانه آمد، از خانواده دختر پرسیدند چرا دخترتان این قدر دیر میآید گفتند: صبحها زود میروند و شبها هم دیر میآید، خواستگار هم گفت دختری که صبح برود و شب بیاید به درد من نمیخورد. لذا بلند شدند و رفتند. نگذارید این دخترهای جوان صبح زود و تنها از خانه بیرون بروند حتیالمقدور یکی با آنها باشد، زیرا آنها جوانند و کم تجربه ممکن است در دام افراد خدانشناس قرار گیرند، زن باید خانگی باید و اگر مخیر باشد بین اینکه در مسجد نماز بخواند یا در خانه، اگر در منزل را انتخاب کند برای حفظ عفت او بهتر است، زیرا امروزه کمتر زنان رعایت حجاب اسلامی را میکنند.
لذا آمده است که مسجد زن خانه او است، زن باید به کارهای خانه برسد و خوب شوهرداری کند. حضرت امیرمؤمنان علی(ع) فرمودند: جهاد زن نیکو شوهرداری کردن است. کارهای بیرون از خانه هم مخصوص مرد است، وقتی حضرت امیرمؤمنان علی(ع) و حضرت زهرا(س) ازدواج کردند، حضرت امیرمؤمنان علی(ع) کارهای بیرون از منزل را به عهده گرفتند و حضرت زهرا(س) کارهای داخل منزل را. ولی امروزه زنان به دلیل برخی مشکلات موجود، آنها هم شاغلند و همین امر باعث میشود که بقیه اموری که معمولاً مختص به آنهاست، کمتر رسیدگی شود از قبیل بچهداری، خانهداری، آشپزی و کلاً مدیریت منزل که به عهده آنان است مختل میشود و در آینده ممکن است به ارکان خانواده به دلیل نبودن مادر صدمه وارد شود.
در ضمن حدیثی طولانی هنگامی که رسول خدا(ص) در شب معراج زنانی را مشاهده فرمود که به انواع عذاب گرفتار شده بودند، حضرت زهرا(س) عرض کرد: ای حبیب من و این نور چشم من، مگر گناه اینها چه بوده که خداوند این عذابها را بر آنان قرار داد.
حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: دخترم آن زنی که به موهایش آویزان بود به خاطر این بود که موهایش را از نامحرمان نمیپوشانید و آن زنی که به زبانش آویزان بود شوهرش را اذیت میکرد و آن زنی که به سینههایش آویزان بود نمیگذاشت شوهرش با او همبستر شود و آن زنی که از پاهایش آویزان بود، بدون اجازه شوهر از خانه بیرون میرفت و آن زنی که گوشت بدن خود را میخورد به خاطر این است که خود را برای مردم آرایش میکرد و آن زنی که دست و پایش به هم بسته شده بود و مارها و عقربها روی او ریخته بودند به خاطر این بود که لباسهایش چرک و وضو گرفتنش با بدن نجس بود و از جنابت و حیض غسل نمیکرد و رعایت نظافت نمینمود و نماز را هم سبک میشمرد و اما آن زن که کور و کر و لال بود، به خاطر این بود که از عمل زنا بچهدار میشد و کودک را به گردن شوهر میانداخت و اما زنی که گوشت بدنش با قیچی پاره پاره میشد به خاطر این بود که خودش را در معرض دید مردها قرار میداد و آن زنی که صورت و بدنش در حال سوختن بود و اجزای درون بدون خود را میخورد به خاطر این بود که زنان دیگر را گمراه میکرد و به زنا وا میداشت و آن زنی که سرش، سر خوک بود و بدنش بدن الاغ، به خاطر این بود که سخنچین و دروغگو بود و آن زنی که به شکل سگ بود و آتش از پایین وارد بدن او میشد و از دهانش خارج میشد به خاطر این بود که آواز میخواند و نوحهسرایی میکرد و حسود بود، سپس رسول اکرم(ص) فرمودند: وای به حال زنی که شوهرش را ناراحت و خشمگین کند و خوشا به حال زنی که شوهر از او راضی باشد.
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،علما و علائم آخرالزمان از نظر روایات،علما و ظهور،علما،علائم ظهور،روایات ظهور،علائم آخرالزمان،آخرالزمان،علما و آخرالزمان،روایات آخرالزمان، ,
|
امتیاز مطلب : 105
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : ALI
تاریخ : سه شنبه 5 مرداد 1395
|
|
از فکر گناه پاک بودن عشق است از هجر تو سینه چاک بودن عشق است آن لحظه که راه می روی آقاجان زیر قدم تو خاک بودن عشق است
از اموری که موجب تقویت محبت و علاقه بین دو نفر میشود، هدیهدادن است. رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام، اهل ایمان را فراوان به این امر مهم تشویق فرمودهاند. امام صادق علیهالسلام از قول نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمودهاند: هدیه دهید تا محبوب شوید؛ زیرا هدیهکینهها را از دل میزداید.
یکی از ارزشمندترین راهکارهای وصول به امام عصر ارواحنا فداه برای سالک این است که کارهای شایسته خود را به محضر امام هدیه کند. با توجه به این که امام علیهالسلام غیور و مظهر غیرت الهی هستند، هرگز خود را مدیون دیگران نمیگذارند و هر ابراز ارادتی را به بهترین وجه ممکن پاسخ میدهند؛ پاسخی که مایه تقرب هر چه بیشتر به آن حضرت و رشد دهنده به سوی کمال واقعی است. از همین روست که اهل دل، همیشه خود را مقیّد میدانستهاند تا تمام اعمال صالح خود را نثار مقدم آن جناب کنند.
نکته دیگر این که تقدیم هدیه به محضر امام عصرعجّلاللهتعالیفرجه میتواند شخص را به مواظبت و مراقبت بیشتری بر رفتار و گفتار خویش وادارد تا مبادا هدایایی که به ساحت مقدس امام زمان ارواحنافداه میفرستد در شأن آن جناب نباشد. البته گرچه اگر این هدایا آلوده به شرک و ریا باشد، امام علیهالسلام به او اخطار خواهد داد، لیکن حق جوانمردی این است که همواره بنگری مبادا هدیه ما روح امام علیهالسلام را آزرده سازد. آری، هماره در اصلاح و اخلاص عمل میبایست کوشید.
منبع : سودای روی دوست | استاد آقاتهرانی
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،هدیه به پیشگاه امام عصر(عج)،پیشگاه امام عصر(عج)، ,
|
امتیاز مطلب : 107
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
نویسنده : ALI
تاریخ : دو شنبه 4 مرداد 1395
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
وصیتنامه امیرالمومنین حضرت على علیهالسلام را در کتابهاى حدیث به اجمال و تفصیل و به طور گوناگون نقل کردهاند که یکى را ابوالفرج نقل کرده و در اصول کافى مرحوم کلینى هم نظیر همین وصیت را که ابوالفرج روایت کرده، نقل مىکند.
در نهج البلاغه نیز در نامه شماره ۴۷ اجمالى از این وصیت آمده و خلاصهاى از آن در کشفالغمه و روایات دیگر آمده که همه آنها را علامه مجلسى(ره) در بحارالانوار نقل کرده و ما همان روایت ابوالفرج را که نسبتاً جامعتر از دیگران است، نقل مىکنیم.
ابوالفرج در «مقاتلالطالبیین» روایت کرده که پس از ضربت خوردن امیر مؤمنان، اطباى کوفه را به بالین آن حضرت آوردند و در میان آنها، هیچ یک در معالجه زخم و جراحى استادتر از اثیر بن عمرو نبود و او متخصص در معالجه زخمها و جراحات بود و از جمله چهل نفر جوانى بود که در زمان ابوبکر در عین التمر به دست خالد بن ولید اسیر و در کوفه ساکن شده بود.
این طبیب همین که زخم سر آن حضرت را دید، دستور داد شُش گوسفندى را بیاورند و از میان آن رگى را بیرون آورد و آن رگ را در زخم مزبور نهاد و پس از اندکى بیرون آورد و آن را مشاهده کرد. سپس رو بدان حضرت کرده، گفت: «اى امیر مؤمنان، هر وصیتى دارى، بکن که ضربت شمشیر این دشمن خدا به مغز سر رسیده و معالجه سودى ندارد.»
در این وقت بود که امیر المؤمنین کاغذ و قلم و دواتى طلبید و شروع به وصیت کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
این وصیتنامه اى است که امیرالمؤمنین، على بن ابیطالب بدان وصیت مىکند: گواهى مىدهد که معبودى جز خدا نیست که یگانه است و شریک ندارد و نیز گواهى میدهد که محمد(ص) بنده و رسول اوست، که خداوند او را به راهنمایى و دین حق فرستاد تا بر همه ادیان پیروزش کند، هرچند مشرکان آن را ناخوش دارند. درود و برکات خدا بر او باد! «همانا نماز و پرستش و زندگى و مرگ من از آن خداوندى است که پروردگار جهان است و شریکى براى او نیست و بدان مأمور گشتهام و منم از نخستین مسلمانان».
اى حسن! من تو را و تمام فرزندان و خاندانم و هر کسى که این وصیتنامه به او برسد، به تقوا و ترس از خداوندى که پروردگار شماست، سفارش مى کنم و باید نمیرید جز اینکه مسلمان باشید و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید، زیرا به راستى من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که مى فرمود: اصلاح دادن میان مردمان از همه نماز و روزه بهتر است و آنچه دین را تباه ساخته و از بین مىبرد، افساد میان مردمان است، ولا قوه الا بالله العلى العظیم [نیرویى جز به وسیله خداى بزرگ نیست].
به خویشان و ارحام خویش توجه داشته باشید و به آنان پیوند کنید، صله رحم کنید تا خداوند در روز قیامت حساب را بر شما آسان گرداند.
الله الله فى الایتام، فلا تغبوا افواههم، ولا تضیعوا بحضرتکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید، درباره یتیمان، پس براى دهنهاشان به سبب سنگدلىتان نوبت قرار ندهید (که گاهى سیر و گاهى گرسنه نگاهشان دارید).
الله الله فى جیرانکم، فانهم وصیه نبیکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره همسایگانتان که رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش کرده و پیوسته درباره آنان توصیه مى فرمود، به اندازه اى که ما گمان کردیم براى همسایگان از همسایه خود ارث قرار م ىدهد و حرمت آنان به اندازهاى است که سهمى در مالشان براى همسایه تعیین کرده!
الله الله فى القرآن، فلایسبقکم الى العمل به احد غیرکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره قرآن مبادا کسى به عملکردن بدان بر شما سبقت جوید.
الله الله فى الصلاه فانه خیر العمل وانها عمود دینکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره نماز، زیرا که نماز ستون دین شماست.
الله الله فى بیت ربکم لاتخلوه ما بقیتم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره خانه پروردگارتان (خانه کعبه)، مبادا تا زنده هستید، آن خانه از شما خالى بماند، که اگر رها شد، مهلت داده نمىشوید و به عذاب دچار مىشوید و اگر از شما خالى ماند، کیفر خداوند فرصت زندگى به شما نمىدهد.
الله الله فى الزکاه فانها تطفى غضب ربکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید در دادن زکات اموال خود که زکات خشم پروردگار را فرو نشاند.
الله الله فى شهر رمضان فان صیامه جُنه من النار: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره روزه ماه رمضان، زیرا که آن براى شما چون سپرى است از آتش دوزخ.
الله الله فى الفقراء والمساکین فشارکوهم فى معاشکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره بینوایان و مسکینان و آنها را در زندگى خود شریک سازید و از خوراک و لباس خود به آنها نیز بدهید.
الله الله فى الجهاد باموالکم وانفسکم والسنتکم: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره پیکار کردن در راه خدا به مالها و جانها و زبانهاى خویش.
الله الله فى ذریه نبیکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره امت پیغمبرتان، مبادا در میان شما ظلم و ستمى واقع شود.
الله الله فى اصحاب نبیکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره اصحاب پیغمبرتان؛ زیرا که رسول خدا(ص) درباره آنان سفارش فرموده.
الله الله فى النساء و فیما ملکت ایمانکم…: از خدا بترسید، از خدا بترسید درباره زیردستانتان، غلامان و کنیزان، زیرا که آخرین سفارش و وصیت رسول خدا(ص) این بود که فرمود: «من شما را درباره دو دسته ناتوان که زیردست شما هستند، سفارش مىکنم».
آنگاه فرمود:
الصلاه الصلاه، لا تخافوا فى الله لومه لائم…: نماز! نماز! درباره خداوند از سرزنش مردمان نهراسید؛ چه، هر کس به شما ستم کند یا اندیشه بد داشته باشد، خداوند شر او را کفایت فرماید.
با مردم به نیکى سخن بگویید، همان گونه که خدا فرمود. امر به معروف و نهى از منکر را ترک مکنید که رشته کار از دست شما بیرون شود، آنگاه هر چه دعا کنید و از خداوند دفع شر خواهید، پذیرفته نشود و به اجابت نرسد.
بر شما باد هنگام معاشرت، به فروتنى و بخشش و نیکویى درباره یکدیگر و زنهار از جدایى و تفرقه و پراکندگى و روى گردانیدن از هم و در نیکوکارى، یار و مددکار یکدیگر باشید و بر گناه و ستمکارى کمک مباشید که شکنجه و عذاب خدا بسیار سخت است.
خداوند نگهدار شما خاندان باشد و حقوق پیغمبرش را در حق شما حفظ فرماید، اکنون با شما وداع مىکنم و شما را به خدا مىسپارم و سلام و رحمتش را بر شما مىخوانم.
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،وصیتنامه و آخرین سفارشهای امیرالمومنین(ع) به شیعیان،وصیت نامه امیرالمومنین،سفارشهای امیرالمومنین،آخرین وصیت نامه امیرالمومنین،آخرین سفارش امیرالمومنین، ,
|
امتیاز مطلب : 99
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 3 مرداد 1395
|
|
شاید عده ای شیطان پرستی را آئینی مدرن و نهایتا مربوط به قرن ۱۶ – ۱۵ میلادی بدانند اما واقعیت چیز دیگری است. شواهد به دست آمده نشان می دهد که شیطان پرستی در نواحی آمریکای لاتین، آمریکای جنوبی و آفریقای مرکزی به قرن ها قبل از میلاد مسیح برمیگردد. در اکتشافات به دست آمده در آمریکای جنوبی یکی از قبایل این قاره که اعتقاد بسیاری به خوب و بد داشتند شیطان را پرستش میکردند و حتی قربانی هایی را از انسان به شیطان هدیه میکردند که مکان های انجام مراسم قربانی هنوز وجود دارد (که در آنها بیشتر زنان به چشم میخورند) است. در افریقای مرکزی و در دشت ها و کویرهای سوزان این قاره نیز در قبایلی که معروفترین آن قبیله “اوکاچا” میباشد، شیطان به عنوان قدرت مطلق زمین و آسمان و پدید آورنده آن و خدای خشم و نفرت پرستش میشد و حتی قربانی هایی نیز در مواقع خاص به آن اهداء میشد. ذکر این نکته ضروری است که زمان قربانی کردن انسان ها در برابر شیطان لحظه های خاصی بوده است. شیطان پرستی قدیمی و مخالفت با مسیحیت و کلیسا شیطان پرستی قدیمی به قرون وسطا برمیگردد؛ موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتاب ها دیده میشود به این مطلب برمیگردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدی ها و پلیدی ها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند؛ البته قبل از مسیحیت و در زمان حضرت ابراهیم (ع) و حضرت موسی (ع) و حتی بسیار قبل از آنها شیطان پرستی وجود داشته و چیزی به عنوان شیطان مسلما وجود دارد زیرا اگر وجود نداشت هیچگاه آدم و حوا به زمین سقوط نمیکردند! پس نظریه فوق را میتوان نظریه ای مغرضانه نسبت به مسیحیت و کلیسا خواند. شیطان پرستی قدیمی از لحاظ معنی و از لحاظ اعمال انجام شده مسلما با شیطان پرستی کنونی بسیار تفاوت دارد. شیطان پرستی قدیمی اعتقاد دارد که شیطان وجود دارد و قدرت او عظیم ترین قدرت بر روی جهان است. اصل شهوترانی و ارضای جنسی اصل لاینفک این مراسم است. شیطان پرستی قدیمی مخالف با مسیحیت و کلیسا است و دقیقا در مراسم خود اعمال ضد مسیحیت را انجام میدهد. آنها قربانی کردن انسان را امری ضروری برای آرامش و احترام به شیطان میدانند و در این میان دختر بچه ها بهترین قربانی برای شیطان هستند. ریختن خون در این مراسم نشانه تقدس این مراسم است (همانند نوشیدن شراب در عشای ربانی مسیحیت که به عنوان نشانه تقدس و خون مسیح است! ) . انجام اعمال شهوترانی در این مراسم اعمالی است که باید حتما بدان پرداخته شود چون در شیطان پرستی قدیمی ارضای حس جنسی یکی از مهمترین عوامل است، آنها به جهنم اعتقادی نداشتند و میگفتند جهنم همین دنیایی است که در آن زندگی میکنیم لذا بدترین گناهان را در مراسم خود انجام میدادند. شیطان پرستان قدیمی شیطان را موجودی با هویت خارجی میدانند.
انگلیس بنیانگذار شیطان پرستی جدید شیطان پرستی جدید در انگلستان به وجود آمد و البته زیاد نیز تعجب برانگیز نیست زیرا انگلیس یکی از کشورهایی است که جادوگران بسیاری را داشته است. شیطان پرستی جدید برخلاف شیطان پرستی قدیمی اعتقادی به وجود شیطان خارجی ندارد بلکه شیطان را در طبیعت و در وجود هر انسانی میداند و این باطن هر کسی است که شیطان در آن وجود دارد و مراسم شیطان پرستی جدید مراسمی است برای دعوت از شیطان باطنی و حس اهریمنی درونی است که با اعمال جنسی آرام و ارضا میشود. آنها جسم پرست هستند و اعتقاد دارند که انسان باید کاملترین لذت جسمانی و جنسی را در این دنیا ببرد. آنها معتقدند به زندگی پس از مرگ و آن اینکه بعد از مرگ روح کسانی که در دنیا لذت جسمانی لازم را نبرده اند به این دنیا برمیگردد و لذت جنسی خود را کامل میکند. در شیطان پرستی جدید اعتقادی به قربانی کردن انسان و حتی حیوان وجود ندارد. بلانچ بورتون، کاهنه کلیسای شیطان و معشوقه آنتوان اس زاندر لاوِی (بنیانگذار شیطان پرستی نوین) در کتاب The church of Satan (کلیسای شیطان) با اشاره به موضوعات مختلف، شیطان پرستی را از زوایای متعدد بررسی کرده و برای آن آینده نگری خاصی را ترسیم می کند. در بخشی از این کتاب با عنوان اصلی کتاب یعنی The church of Satan (کلیسای شیطان)، می نویسد: «آنتوان اس زاندر لاوِی در شب ۳۰ آپریل و روز یکم ماه می، در سال ۱۹۶۶٫م و در فصل بهار، کلیسای شیطان را در حالی که جادوگران شیطانی در زمین پرسه می زدند، بنیان نهاد. لاوِی در حالی که سر خود را تراشیده بود، (مانند مراسمات قرون وسطایی) تشریفات را آغاز کرده و عده ای از جادوگران نیز برای منافع شخصی خود، دور او را گرفتند. تا بتوانند نیروی شیطان را دریافت کنند. در جادوی تثلیث، توجه معنوی به روح و فداکاری برای جهنم، پیگیری می گردد. تراشیدن سر در مراسم شیطان، از فرامین اساسی است که باید انجام گیرد. همانند تراشیدن سر با تیغ و شستشو با آب زمزم در اسلام، که نخستین جریان برج هفتم شیطان است. سال ۱۹۶۶٫م اولین سال سلطنت شیطان بر فرزندان آدم بود. این مکتب بزرگترین انقلاب از نوع خود، در سرتاسر جهان تا به امروز است، که مخلوطی از جادو- منطق و دین مبتنی بر شهوات است. حالا اینجا (آمریکا) بعد جاهای دیگر. شهوت در عوض انکار. سپس خودپسندی در حکم دوست داشتن. این در زمانی است که زمین گسسته شود و همه به شیطان گرویده شوند.» می بینید که او در کتاب خود، حتی به آئین اسلام نیز اشاره کرده و سعی می کند اعمال شیطان پرستی را در مقایسه با ادیان الهی به نوعی توجیه کند. آنگاه به فراگیر بودن مکتب شیطان پرستی می پردازد.
قرار دادن قمه زنی در زمره اعمال شیطان پرستی لذا هیچ عجیب نیست که در کنار اعمال و مناسک شیطان پرستی، (در سایت های مربوط به این فرقه) عکس ها و گوشه هایی از مراسم قمه زنی که به مناسبت عزاداری امام حسین (ع) انجام می پذیرد هم قرار گرفته و آن را به نوعی به شیطان پرستی ملحق کرده و با این ترفند اعمال وحشیانه خود را توجیه می کنند.( البته همه خوب می دانیم که قمه زنی یک بدعت است که در اسلام وارد شده و ایرادات واضح و آشکاری به آن وارد است.) شیطان، با پنهان کاری بیان می کند که او تنها نامزد خداوندی است. او کسی بود که توانست برای پاداش، درخواست قدرت کند و چه کسی سزاوار پاداش است. (اشاره به رانده شدن شیطان از درگاه خداوند. و اینکه به خداوند عرض کرد که خدایا در عوض عبادت های چند هزار ساله قدرت هایی را به من عطا کن. خداوند نیز به او قدرت هایی را بخشید.) در بخش دیگر کتاب با اشاره به بازی لاوِی در فیلم بچه رزماری، فیلم را به عنوان سرباز کلیسای شیطان معرفی می کند.
«Hell on reels» (جهنم در حلقه های فیلم) «هنگامیکه فیلم بچه رزماری در سال ۱۹۶۸٫م در حال ساخت بود، لاوِی در این فیلم مشغول ایفای نقش بود. و جمعی از مسئولین فرهنگی از جمله رئیس اداره تبلیغات آمریکا نیز نظاره گر بازی او بودند. در این میان همه متوجه لاوِی بودند که در حال تمرین اعمال مذهبی شیطانی بود. او درباره فیلم گفت: فیلم بچه رزماری برای کلیسای شیطان مثل انجمنku klux klan (سازمان سری سیاه پوستان آمریکا) به عنوان یک سرباز برای ملت آمریکاست.» این فیلم در کمال وقاحت آداب مسیحیت را به سخره گرفته و تصویری زشت از مریم مقدس به نمایش گذاشت. مفاهیم شیطانی در آن به صورت کاملاً آشکار ولی توجیه شده برای همگان به نمایش درآمد.
«Lucifer rising» (طالع شیطان) این بخش به شرح آینده شیطان پرستی پرداخته و برخی آداب موبوط به عضویت در کلیسای شیطان را مطرح می کند. «عضویت در کلیسای شیطان پیوسته در حال افزایش است. لاوِی برای این عضویت شرایطی دارد. اولین شرط، ملاقات حضوری است. که جزء اصلی آن، تجمع پیرامون گوی است. که هر کجا برود برکت را با خود می برد. و ملاقات در سرداب صورت می گیرد. نویسنده کتاب باز نگاهی به گذشته این مکتب انداخته و در ادامه چنین یادآور می شود: «در دوره ای پیروزی نسبتاً با لاوِی بود. اما این مقطع گذرا و کوتاه بود و بـرای مدتی بیشتر مراسمات مذهبی، شبانه و در خفا صورت می گرفت. ولی به مرور بر پیروان شیطان پرستی افزوده شد. در سال ۱۹۷۰٫م انجام مراسمات و سخنرانی ها و رفتار و عملکرد فردی لاوِی، باعث شد، گرایش عمومی به او بیشتر گردد. در سال ۱۹۷۲٫م مراسمات در خانه سیاه انجام می شد. و این به خاطر آن بود که کلیسای شیطان دیگر مکان مناسبی برای انجام مراسمات مذهبی نبود، لذا مراسمات در غار مرکزی، معروف به خانه سیاه انجام می گرفت. (نام خانه سیاه را لاوِی برای اولین بار بر غار زیرزمینی مرکزی نهاد) و تنها طبق دستور، کلیسای شیطان را با پرده سیاه پوشاندند. سرانجام در سال ۱۹۷۵٫م مجدداً فعالیت کلیسای شیطان آغاز گردید و کسانی که با لاوِی تماس داشتند، دوباره فرا خوانده شدند. اما تعالیم کفر آمیز مسیحیت، به شدت فعالیت لاوِی را محدود کرده بود. لکن تحت رهبری و هدایت لاوِی، امور به سرعت انجام گرفت و لاوِی برای قانع کردن دیگران نامه هایی را برای برخی افراد نوشت. در نتیجه با تدبیر لاوِی راهی برای پاکی خانه گشوده شد.» بورتون در ادامه دوستان لاوِی را دسته بندی کرده و می نویسد: «بسیاری از کسانی که گرد لاوِی جمع شده بودند، یا به خاطر دوستی با او بوده یا به خاطر کسب شهرت و بزرگی. و همچنین عده ای نیز برای کسب لباس مخصوص برای ورود به خانه شیطان.»
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،«هری پاتر» و ترویج عرفان کابالا،کابالا،عرفان کابالا،فیلم سینمایی هری پاتر،هری پاتر،ترویج کابالا،کابالا در سینما،هدف شیطان،شیطان،هدف،بنیانگذاران شیطان پرستی جدید،شیطان پرستی،بنیانگذران شیطان پرستی،شیطان پرستی جدید،شیطان پرستی نوین، ,
|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 2 مرداد 1395
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
رانده شدن شیطان و نابودی اعمال هزاران ساله، موجب شد تا حسادت او به کینه مبدّل شود و از خداوند متعال مهلتی بخواهد تا تمام تلاش خود را برای گمراه کردن انسان به کار گیرد. به خاطر همین کینه پس از گرفتن مهلت از سوی خداوند، قسم خورد که قالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ؛[۱] به عزّتت سوگند! تمام آنان (انسانها) را گمراه خواهم کرد. و این سوگند، تهدید جدّی برای انسانهاست؛ چراکه قرآن کریم این سوگند را بازگو و تأیید می کند. شیطان پس از این قسم، و به دلیل اینکه بدبختی خود را به خاطر انسان می دانست، آمادة کینه ورزی و گمراه نمودن او شد و قسم یاد کرد که از هر وسیله و فرصتی برای گمراهی فرزندان آدم استفاده خواهد نمود. به همین خاطر گفت: قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ؛[۲] پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین، در نظر آنها زینت می دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت.
پس کینه ورزی شیطان نسبت به انسانها، و ارادة او برای گمراهی آنان جدی است و انسانها برای رهایی از شرّ چنین دشمن سرسختی نیازمند ایمان قوی می باشند.
البته باید توجه داشت، گرچه شیطان قسم یاد نمود که تمام انسانها را گمراه خواهد کرد؛ ولی متوجه این واقعیت بوده که گروهی از بندگان خاصّ خدا به هیچ قیمتی در منطقة نفوذ و حوزة وسوسة او قرار نخواهند گرفت، لذا ناچار آنها را از گفتار خود استثنا کرد و گفت: إِلاَّ عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصینَ؛[۳] (به عزّتت سوگند! تمام آنان را گمراه خواهم کرد) مگر بندگان مخلصت را!
به تعبیر دیگر، گرچه وسوسه های شیطان مؤثر است؛ ولی تصمیم نهایی در پیروی یا عدم پیروی، با خود انسان است؛ چرا که انسان می تواند در برابر وسوسه های او بایستد و دست رد بر سینة وی بزند.[۴] بنابراین، تسلط و حکومت شیطان بر افرادی است که سرپرستی او را پذیرفته اند.
پی نوشتها:
[۱]. ص/ ۸۲٫
[۲]. حجر/ ۳۹٫
[۳]. ص/ ۸۳٫
[۴]. برگرفته از تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۷۴٫
ماهنامه مبلغان/ شماره ۱۷۰
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،«هری پاتر» و ترویج عرفان کابالا،کابالا،عرفان کابالا،فیلم سینمایی هری پاتر،هری پاتر،ترویج کابالا،کابالا در سینما،هدف شیطان،شیطان،هدف، ,
|
امتیاز مطلب : 96
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 1 مرداد 1395
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
« عرفان یهود » در زبان فارسی « آیین قباله »، « آیین قبالا » و « آیین کابالا » هم گفته می شود. این آیین دارای مضمون شناسی در دو باب یزدان شناسی و آفرینش شناسی است. (۱) کابالا پس از پدید آمدن عقیده به معنای مستور عهد عتیق به شکل نوعی افکار عجیب و خیالات غریب در فلسفه و کلام یهود پدید آمد. جماعتی پیدا شدند و گفتند که اعداد و حروف، معانی عرفانی مخفی دارند و کتاب هایی به نام « قباله » در پی کشف حکمت مرموز در پرده ی اعداد و حروف کتب مقدس برآمدند و اسراری را به زعم خود کشف و براساس بازی با کلمات و اعداد، سلسله ای از مطالب و معانی را بیان کردند. مسائل غامض مافوق طبیعی را با این روش تحلیل کردند و براساس آن وجود خدا را ناشی از نوری دانستند که از مرکز الهی « مشیت » منبعث می شود. انسان در این تحلیل، عالم صغیری است که تمام کمالات عالم کبیر را به صورت خرد دارد و برای رسیدن قوای عظیم و شناخت مسیحا باید از کلمات، حروف و اعداد استفاده کند. این نگرش باعث به وجود آمدن خرافات و اسباب زحمت اهل ایمان شد. (۲)
این آیین در برخی فیلم ها نمود پیدا کرده و مطرح شده است. فیلم « اواتار » (۳) برشی از آینده ی جهان را نشان می دهد که انسان ها برای دست یابی به منابع جدید انرژی به سیاره ای به نام « پاندورا » رفته اند. در آن جا موجوداتی آبی رنگ شبیه انسان و حیوان زندگی می کنند. محل اصلی زندگی این موجودات درختی مقدس است که حیات تمام کره ی پاندورا و موجوداتش به وی وابسته است و از طریق آن روح مردگان به آرامش می رسد. این درخت، چیزی شبیه مقوله ی « درخت زندگی » یا « سفیروت » در کابالا است. در برخی پایگاه های اینترنتی به نقل از یکی از منتقدان داخلی، (۴) کابالیست شدن « جیمز کامرون » (۵) کارگردان این فیلم بیان شده است که می تواند دلیلی برای وجود این نگرش در فیلم باشد.
انیمیشن « نُه » (۶) براساس تعالیم « پاراسلسوس » (۷) پزشک و کیمیاگر سوئیسی آلمانی ساخته شده است. در بخش هایی از فیلم کتاب کیمیاگری او، به وضوح نشان داده می شود و علاوه بر راه حل مشکلات، بنیان داستان براساس نظریات او شکل می گیرد. در انیمیشن، برشی از آینده نشان داده می شود که تمام انسان ها در جنگ با ماشین ها از بین رفته اند. یک دانشمند براساس تئوری های کیمیاگری و جادویی، روح خود را در نُه عروسک تقسیم می کند که هر کدام از آن ها نماد بخشی از حیات انسانی هستند و نوع لباس و توانایی هر کدام نشان گر آن است. پاراسلسوس بیش تر به عنوان طبیبی برجسته شناخته می شود؛ اما علاوه بر آن، در زمینه ی مسائل ماورای ماده و ارتباط با ارواح نیز فعالیت هایی داشته است. هم چنین وی یکی از اندیشمندان بزرگ کابالا محسوب می شود و همین جهت زندگی او در این انیمیشن لحاظ شده است.
شخصیت اصلی فیلم « متولد نشده » (۸) به طلسمی دچار شده است که هیچ راه حلی برای آن یافت نمی شود سرانجام یکی از خاخام های یهودی از طریق آیین کابالا مراسمی ویژه اجرا می کند و طی آن روح شریر را از بدن او خارج می سازد. تنها چیزی که درباره تحلیل مضمون این فیلم ها می توان گفت این است که یهود براساس ملاحظات تاریخی و بررسی ظرفیت های درونی اساساً عرفان مستقلی ندارد و اگر چیزی به عنوان آیین کابالا مطرح است، در واقع ترکیب و اختلاطی از کیش های عرفانی دیگر است. کیش هایی مثل عرفان مسیحیت، یوگا، آیین های هندی، تفکر نوافلاطونی، آیین زرتشتی و تصوف اسلامی. (۹) بنابراین یهود از داشتن عرفان هم در مقایسه با دیگر ادیان و آیین ها بهره ای نبرده است و حرفی برای گفتن ندارد و این نشانه ی عدم وجود آن در تعالیم یهودی یا کم رنگ بودن آن است. (۱۰)
پینوشتها:
۱٫ کاویانی، شیوا، آیین قبالا، ص ۱۵٫ ۲٫ ناس، جان بایر، تاریخ جامع ادیان، صص ۵۶۴ و ۵۶۵٫ ۳٫ Avatar 4. مستغاثی، سعید، نگاهی به فیلم اواتار، وبلاگ مستغاثی دات کام. ۵٫ James Cameron 6. 9 7. Paracelsus 8. The Unborn 9. ر.ک: فعالی، محمدتقی، آفتاب و سایه ها، صص ۳۲۴ و ۳۲۵٫ ۱۰٫ زرین کوب، عبدالحسین، در قلمرو وجدان، ص ۳۳۳٫
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،«هری پاتر» و ترویج عرفان کابالا،کابالا،عرفان کابالا،فیلم سینمایی هری پاتر،هری پاتر،ترویج کابالا،کابالا در سینما ,
|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : ALI
تاریخ : پنج شنبه 31 تير 1395
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
سِحر و جادو از آن جهت که اسرارآمیز است در عرفان یهود، بسیار حائز اهمیت است. تأملات عرفانی در تَلمود عمدتاً بر محور مَعسه برشیت (فعل آفرینش) و مَعسه مرکاوا (عرابۀ الهی) است.
سِحر و جادو از آن جهت که اسرارآمیز است در عرفان یهود، بسیار حائز اهمیت است. تأملات عرفانی در تَلمود عمدتاً بر محور مَعسه برشیت (فعل آفرینش) و مَعسه مرکاوا (عرابۀ الهی) است. مَعسه برشیت موجب اندیشه کیهان شناختی و کیهان آفرینی گردید و معسه مرکاوا در توصیف رؤیای حزقیال استوار است و نقش ثمربخشی در تأملات در باب اسرار و صفات ذات الوهیت دارد. ( یهودیت بررسی تاریخی، ص ۲۷۱)شواهد درون مایههای عرفانی (نظری و عملی) یا عرفان آمیخته با سحر و جادو به فراوانی در ادبیات تلمودی یافت میشوند. ( یهودیت بررسی تاریخی، ص ۲۷۱)
یکی از اهداف بسیار مهم عارفان یهودی در سیر و سلوک، ورود به تالارهای آسمانی (هخالوت:(Hekaloth ) است.
برای عروج به تالارهای آسمانی، عرفای مرکاوا که یورده مرکاوا (کسانی که در عَرابه فرود میآیند) نامیده میشوند باید دورهای سخت از اَعمال و ریاضتهای شاق مانند غسل و روزههای طولانی را انجام دهند و به نامهای سرّی خداوند و فرشتگان او متوسل شوند و سرانجام خود را برای حالات خلسه، شور و جذبهی عرفانی آماده سازند که به نوعی استحاله منتهی میشود و در آن جسم تبدیل به آتش می گردد. پس از این مرحله عارف تصور میکند که به هفت تالار آسمانی پذیرفته شده است و اگر شایستگی کافی داشته باشد «با مشاهدهی عَرابه الهی» پاداش داده میشود و نیز در همان زمان با رازهای آینده یا اسرار جهان عِلوی آشنا میگردد. ( یهودیت بررسی تاریخی، ص ۲۷۲)
«گرشوم شولم»[۱] میگوید: «آنان که از آزمون ورودی میگذشتند حائز ارزش تلقی میشدند تا «نزول» به مرکاوا یا عرش را تجربه کنند ولی می بایست مُهتدی گردند تا از خطرات فراوان در طیّ هفت قصر آسمانی بگذرند…» (کتاب هخالوت اکبر عناوین صعود را در خلال هفتآسمان شرح نمیدهد بلکه در خلال هفت قصر بیان میکند که در قلل مرتفع آسمان قرار دارند)…
میزبانان یا «محافظان دروازه» مانع از ورود نفس به تالارهای آسمانی میشوند. یک مُهر جادویی ساخته شده از اسم اعظم خداوند یا اسم مکنون وی وجود دارد که [عارف] به مدد آن با شیاطین و ملائکه دوزخ به ستیز میپردازد.
در هر مرحلهی صعود، مُهری جدید نیاز است که سالک باید آن مُهر را بر خود بزند، بر طبق نقل یک قطعه از شرح مزبور: « او به آتش و شعلهی آن فرو نخواهد افتاد و در گرداب و طوفان که در اطراف حضرت توست، غرق نخواهد شد، ای حضرت حق و کبریای متعالی» (جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ص ۹۸-۱۰۰)
شولم میگوید: « در هخالوت اکبر آمده است، همه مُهرها و نامهای مکنون از عرش اشتقاق مییابند. یعنی جایی که جملگی «شبیه ستونهای آتش در اطراف عرش آتشین» حضرت خالق قائم است…
این نیاز روحی برای طی سفرش [سفر کابالیست] است که موجب پدید آمدن این مُهرها شده است و کار آنها دو چیز است: ۱- مانند سپر محافظتی میباشند. ۲- به عنوان اسلحه جادویی به کار میروند.
در طی منازل، همین که قوای وی [سالک] کاسته میگردد قوت جادویی فزونی مییابد و ایماء و اشارات جادویی، منزل به منزل بیشتر میشود» (جریانات بزرگ در عرفان یهودی،ص ۱۰۰)
گرشوم شولم بیان میکند: « این حقیقت، مبیّن وفور عناصر جادویی در لابلای متون هِخالوت است… کهنترین اسناد در این میان، یعنی کتاب «هِخالوت اصغر» مملوّ از این مباحث [جادو] است…
فرشتگان و اولیاء کِبار بر ضدّ سالک طوفان و وِلوله برپا میکنند تا او را از رسیدن به مقصود دور کنند. آتشی که از بدن سالک به بیرون، سَر [شعله] میکشد، تهدیدی است که او را به کام خود میبلعد.
در کتاب عبری خَنوخ، شماری از توصیفات و تبینات وجود دارد که عالِم مذهبی، ربی اسماعیل از مسخ یا استحالهی شخص خویش به درون فرشتهی دوزخ یا متاترون Metatron به دست داده است [اتفاق افتاده است] که در آن هنگام گوشت بدن او مبدل به «شعلههای آتشین» شد.
بر طبق کتاب هخالوت اکبر، هر عارفی باید این استحاله را بگذراند… این استحاله امری ضروری و گریزناپذیر است» (جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ص ۱۰۱- ۱۰۲)
گِرهارد شولم، بسیار زیبا سیر و سلوک و مشکلات یک کابالیست را از متون کهن عرفان یهودی نقل میکند: «بر طبق فقرههای دیگر از کتاب [هخالوت اکبر] عارف میبایست بتواند بدون دستها و پاها، راست بایستد زیرا هر دو دست و پا خواهند سوخت.»
این ایستادن بدون پاها در فضای بیانتها، در جای دیگر به عنوان خصیصهای یاد شده است که بسیاری از مجذوبان آن را تجربه کرده اند؛ به یک مرحلهی عرفانی بسیار شبیه و نزدیک به این، در کتاب مکاشفه ابراهیم اشاره شده است…
در دروازهی قصر ششم چنین به نظر میرسد که صدها و هزارها و میلیونها موج آب بر ضدّ وی [سالک]، موّاج میگردد اما حتی یک قطره آب وجود ندارد… او از فرشتگان میپرسد: این آبها به چه معناست؟ آنان وی را به سنگ و ستون مبدل میکنند…
خطرات مشابه این مورد را میتوان در ادبیات عرفانی به نام «مراسم آئین پرستش میترا» بر گرفته از پاپیروس کبیر جادویی پاریس مشروحاً یافت» (جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ص ۱۰۲-۱۰۳)
عرفان عملی که مکتب آلمانی به رشد و ترویج آن کمک کرد، عمدتاً بر ذکر دعا و تأمل درونی تأکید داشت. در عین حال به کرّات خود را در اَعمال جادویی به نمایش میگذاشت و در آنها تأویل عرفانی حروف الفبا و اعداد نقش مهمی ایفا میکرد. (یهودیت بررسی ناریخی، ص ۲۷۸)
صعود به عرش الهی، تنها عنصر مقوّم این عرفان نیست زیرا افزون بر این، روشهای متنوع دیگری نیز وجود دارد که بسیار نزدیک به سحر و جادو است.
به عنوان نمونه «پوشیدن نام یا تلبیس اسم» یکی از آن هاست که منظور از آن مراسم جشن فوقالعادهای است که در آن جادوگر، به مَدد اسم اعظم خداوند، خود را از آن حیث که هست غنی و بارور میسازد به این معنا که یک عمل سمبولیک را انجام میدهد، یعنی جامهای بر تن میکند که نسوج آن از اسم اعظم بافته شده است.(جریانات بزرگ در عرفان یهودی، ص۱۳۱)
عرفان معسه برشیت، ارتباط تنگاتنگی با سحر دارد و این چیز عجیبی نیست زیرا میان عرفان و جادو در سنتهای عرفانی دیگر نیز ارتباط نزدیکی برقرار است. (باورها و آئین های یهودی، ص ۱۵۰)
نویسنده : ALI
تاریخ : یک شنبه 20 تير 1395
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
معبد شیطانپرستی در شهر دیترویت آمریکا برنامه دارد تا از مجسمه شیطان در کنار بنای یادبود “ده فرمان” رونمایی کند که در کوه سینا به حضرت موسی نازل شد.
معبد شیطانپرستی در شهر دیترویت آمریکا بهرغم اعتراضات شدید مقامات کلیسا و ساکنین منطقه، هنوز هم برنامه دارد تا از مجسمه شیطان رونمایی کند. مجسمه “بافومت“ در ابعاد ۲٫۷ متری، از جنس برنز، و به شکل آدمی با سر بز و دارای شاخ و بال ساخته شده است و ظاهراً یک تن وزن دارد.
مقامات معبد در وبسایت رسمی خود اعلام کردهاند که مجسمه را “با هدف تکمیل و تقابل با یادبود “ده فرمان“ (که خداوند کنار کوه سینا به حضرت موسی نازل کرد) در کنار این یادبود در محوطه ساختمان مجلس ایالت اوکلاهما مستقر خواهد کرد. البته طبق رأی دادگاه عالی اوکلاهما، استقرار مجسمه در محوطه دولتی به دلیل دفاع از یک مذهب خاص، ممنوع است. معبد اکنون به دنبال آن است که بتواند مجسمه را کنار یادبود “ده فرمان“ در آرکانزاس نصب کند.
“لوسین گریوز“سخنگوی معبد توضیح میدهد: “این مجسمه به عنوان ناقوس دعوت به محبت و درک متقابل میان همه مخلوقات خواهد بود. همچنین کاربردی هم دارد؛ به شکل صندلی ساخته شده است تا افراد بتوانند در آغوش شیطان بنشینند و الهام بگیرند و تفکر کنند.“ “جکس بلکمور“ مدیر دفتر معبد شیطانپرستی در دیترویت و سخنگوی ملی این معبد نیز میگوید: “پیام پشت بافومت، امکان “جمع تضادها“ست. نه مسلح کردن یک طرف علیه طرف دیگر، بلکه یکی کردن هر دو. علت اینکه باید در کنار یادبود “ده فرمان“ گذاشته بشود هم همین است.
در پی مخالفت سران کلیسا با نصب این مجسمه، معبد شیطانپرستی نیز اعلام کرده این مخالفتها “دعوت به جنگ” است و معبد هم جنگی را “به نام حقوق شخصی و آزادی عمل مقابل دینسالارهای خودخواه“ آغاز خواهد کرد.
مجسمه شیطان از جنس برنز که شیطانپرستان امیدوارند به زودی در آمریکا نصب کنند
یادبود “ده فرمان” در محوطه ساختمان مجلس ایالت اوکلاهما
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،آیا هالیوود، تریبون تفکر ماسونی است؟،هالیوود،فراماسونری و هالیوود،تفکر ماسونی،فراماسونری،هایوود و ماسون،«شیطان بزرگ» از مجسمه «شیطان» رونمایی میکند + عکس،مجسمه شیطان،شیطان بزرگ،رونمایی از شیطان، ,
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20
نویسنده : ALI
تاریخ : شنبه 19 تير 1395
|
|
(بسم الله الرحمن الرحیم)
همیشه دانستن یک سری مسائل برای ما آدم ها جالب و دوست داشتنی بوده؛ مخصوصاً دانستن یک سری اطلاعات از آدم های مطرح و کسانی که اسم آنها را زیاد شنیده ایم.
همیشه دانستن یک سری مسائل برای ما آدم ها جالب و دوست داشتنی بوده؛ مخصوصاً دانستن یک سری اطلاعات از آدم های مطرح و کسانی که اسم آنها را زیاد شنیده ایم.کسی که به عزت خداوند قسم یاد کرده که همه ی انسان ها را جز یک گروه خاص به نام مخلصین را از راه به در کند و از بین ببرد:
(لَأغوِیَنَّهُم أجمَعِینَ إلَّا عِبَادَکَ مِنهُمُ المُخلَصِینَ) (حجر/۴۰)
کسی که تکبر و غرورش مانع شد تا بعد از سیصد و اندی هزار سال عبادت، عاقبت به خیر نشود و از درگاه خداوند خارج شود: «قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا یَکُونُ لَکَ أَن تَتَکَبَّرَ فِیهَا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ الصَّاغِرِینَ: از این جایگاه فرود آى! تو نمی توانی در آن جایگاه تکبّر کنى، پس بیرون شو که قطعاً تو از خوار شدگانى.» (اعراف/ ۱۳)
کسی که قرآن کریم او را به عنوان دشمن اشکار معرفی کرده است: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ * وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ؛ آیا پیمان نبستیم با شما ای فرزندان آدم که عبادت نکنید شیطان را، که او برای شما دشمنی آشکار است و این که مرا عبادت کنید؛ این راه مستقیم است؟» (یس، ۶۱ ـ ۶۲)
کسی که کارش وسوسه و وسوسه گری است: فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لاَّ یَبْلَی؛ پس شیطان به او وسوسه کرد، گفت: ای آدم آیا تو را هدایت کنم به درخت ابدیت و قدرتی که کهنه نشود.» (طه، ۱۲۰)
«قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ … مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاس * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاس؛ بگو پناه می برم به پروردگار و صاحب اختیار آدمیان …. از شرِّ وسوسه شیطان که وسوسه می کند در دل انسان». (ناس)
حال در این مجال می خواهیم بدانیم خانه این شیطان، موجود وسوسه گر و متکبر کجاست؟ در روایت است که فرشتگان در جمع کسانی که خدا را یاد می کنند، حاضر می شوند؛ و ابلیس نیز یکی از یارانش را برای برهم زدن جمع آنها می فرستد. همچنین شیاطین در جمع منکران حق حاضر می شوند. چنانچه ابلیس در دار الندوه در جمع مشرکین حاضر شد و نقشه ی قتل پیامبر را کشید. (خلاصه حدیث بحار، ج۶۰، ص ۲۵۸)
طبق صریح بعضى از آیات قرآن، شیاطین منحصر به «ابلیس» و لشکر پنهانى او نیستند; بلکه گروهى از انسانها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «وَ کَذلِک جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَیاطینَ الاِنْس وَ الْجِنِّ یُوحى بَعضُهُمْ اِلى بَعض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً; این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که به طور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». آرى باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود
امام علی(ع) در خطبه هفتم نهج البلاغه مى فرماید: «شیطان در درون سینه هاى پیروان خود تخمگذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود» (فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ).
در این تشبیه جالب امام(ع)، سینه هاى شیطان صفتان را آشیانه «ابلیس» و محل تخمگذارى او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «این جوجه هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت» (وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ).
این نکته نیز شایان دقّت است که «شیطان» سعى دارد در اعماق جان انسان نفوذ کرده و از آن جا تأثیر بر اعمال او بگذارد همان گونه که در خطبه بالا به آن اشاره شده بود که گویى در درون سینه ها تخمگذارى کرده و جوجه هاى خود را پرورش مى دهد; سپس آن را در دامان خود انسان بزرگتر مى کند تا آن جا که با وجود او متّحد مى شود; چشم و گوش و زبان و دست و پا، رنگ «شیطانى» به خود مى گیرد و آثار «شیطانى» از خود بروز مى دهد.
در کلمات «امیرمومنان على» (علیه السلام) در «غرر الحکم» آمده است: «اِحْذَرُوا عَدُوّاً نَفَذَ فِى الصُّدُورِ خَفیّاً وَ نَفَثَ فِى الآذانِ نَجیّاً; از آن دشمنى بپرهیزید که در سینه ها مخفیانه نفوذ مى کند و در گوشها آهسته فوت مى کند»!
در خطبه ۱۲۱ نیز مى خوانیم: «اِنَّ الشَّیْطانَ یُسَنّى لَکُمْ طُرُقَهُ وَ یُریدُ اَنْ یَحُلَّ لَکُمْ دینَکُمْ عُقْدَةً عُقْدَةً; شیطان راه هاى خویش را براى شما آسان جلوه مى دهد و مى خواهد پیمانهاى الهى دین شما را گره گره بگشاید».
به هر حال هدف از ایراد خطبه فوق و مانند آن هشدارى است به همه انسانها که مراقب این دشمن بزرگ که عداوت خود را از آن زمان که آدم آفریده شد با او و فرزندانش اعلام نمود، باشند; و با توکّل بر لطف بى پایان خداوند و استمداد از عقل و فطرت و وجدان و الهام گرفتن از ارشادهاى پیامبران الهى و استمداد از «فرشتگان» پروردگار، خود را از حوزه نفوذ «شیطان» دور دارند.
امام(ع)، سینه هاى شیطان صفتان را آشیانه «ابلیس» و محل تخمگذارى او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «این جوجه هاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت» (وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ)
بنابراین بهترین محل زندگی برای شیطان همانا دل انسان ها باشد و تا زمانی که دل انسان محل زندگی شیطان باشد، انسان به جایی نخواهد رسید «إن ارواح الشیاطین ما عمرت فی شیء عمرت فی قلوبکم». (بیانات حجت الاسلام انصاریان)
حواسمان باشد که قلب و دل خود را با ترجیح دادن هوای نفس بر دستورات خداوند کریم، محل زندگی شیطان قرار ندهیم.
آخرین نکته طبق صریح بعضى از آیات قرآن، شیاطین منحصر به «ابلیس» و لشکر پنهانى او نیستند; بلکه گروهى از انسانها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «وَ کَذلِک جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوّاً شَیاطینَ الاِنْس وَ الْجِنِّ یُوحى بَعضُهُمْ اِلى بَعض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً; این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که به طور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند».(سوره انعام، آیه ۱۱۲) آرى باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.
» تسنیم
:: برچسبها:
ظهور ,
مهدویت ,
منجی ,
آخرالزمان ,
منتظران مهدی ,
مهدی موعو ,
نور تولی،«هری پاتر» و ترویج عرفان کابالا،کابالا،عرفان کابالا،فیلم سینمایی هری پاتر،هری پاتر،ترویج کابالا،محل زندگی شیطان کجاست؟،محل شیطان،زندگی شیطان،محل زندگی شیطان، ,
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
نویسنده : ALI
تاریخ : جمعه 18 تير 1395
|
|
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد
|
|
|
|
|